منبع : نقش جمال (وبلاگ شخصی رضا کریمی)
ایمیل رسیده زوج جوان تهرانی به وبلاگ نقش جمال و ذکر خاطره ای از" ناصر عبداللهی"
آنجا که ما بودیم ...ستاره ها نزدیک بودند
درست بعد از تعطیلات سال نو بود که ایمیلی از یک زوج تهرانی جهت درج در وبلاگ برایم ارسال شد. وقتی متن ارسالی را خواندم شاید از ابتدا دنبال رویداد آشنایی می گشتم که بتوانم صحت گفتار نگارنده را با واقعیت تطبیق بدم که خوشبختانه همینطور هم شد و ترسیم ظاهر این اتفاق واقعی همراه با گذر کلمات برایم ملموس تر و واقعی تر میشد.
در آن زمان ناصر یک اتومبیل پژو 405 مشکی داشت که در یک روز سرد بارانی در گوشه ای ازمیدان سرو برای خرید بستنی!(جهت اطلاع خوردن بستنی توت فرنگی برای ایشان تابع هیچ محدودیت مکانی و زمانی و دمایی! نبود) از ماشین پیاده شد و در همین حین بحث و مجادله یک زوج نظرش را جلب کرد. نکته جالب اینجا بود که آنها در ابتدا ناصر را نشناختند و پس از اصرار او مبنی بر خاتمه بحثشان و سوار شدن به ماشین جهت کمک در آن وضع جوی از ناصر پرسیدند: آقا اول با ما طی کن! مرکز گلستان شهرک غرب دربست چند؟
لحظاتی بعد وقتی دیدند ناصر برای آنها نیز بستنی خریده بیشتر به وی خیره شدند تا اینکه با کنار رفتن موهای بلند خیس ناصر گویی اصلا دعوایی در کار نبوده...با رسیدن به مقصد ناصر به یک فروشگاه رفت و دو کاست " بوی شرجی" و "هوای حوا" را خرید... امضا کرد و به این زوج اهدا نمود.
به قول خودشان آن ساعت آغاز عاشقانه های زندگیشان بوده و از آن روز همه رنگهای زندگیشان سبز و با محبت و با نشاط بوده است.
این زوج خوشبخت که اکنون صاحب فرزند دختری شده اند گویا در مراسم سومین یادمان ناصریا هم حضور داشته اند.
برای دیدن عکسها به طور کامل و واضح و در ابعاد بزرگتر بر روی عکسها کلیک کنید.
برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع (نقل قول از منابع دیگر ) بر روی همین لینک کلیک کنید.
هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟