. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

یاد اسطوره‌ای به نام "ناصر"

عطر حضورت کماکان به مشام می‌رسد

امروز... در شلوغی موسیقی‌ شهر... در بلاتکلیفی انتخاب قافیه‌های بی‌ دردسر، و در امتداد سُرایش خاطرات بی‌ اتفّاق و در بیان ترجیع بندهای زمینی‌،آنچنان غرقیم که فراموش می‌کنیم که "هوّیت" و "هدایت" اصل بدیهی‌ یک هنر معنا گراست...

در شرح این مهم پیشتر‌ها در قالب خاطره و داستان گفته‌ام اما "پر رنگی‌" حضور ناصریا پس از قریب به ۴ سال در فضای موسیقی‌ کشور و در میان هنردوستان و اهالی اهل دل هنر هر روز بیشتر جلوه مینمایاند...هنوز با نامش همگان حسّش میکنند و با یادش گلخنده‌ای را نثارش... شکوهش هیچگاه خود را به گذر زمان نمیسپارد و راهش همچنان حلاجی فکر و ذکر پر دغدغه ماست...

سالها می‌گذرد و باید بگذرد تا گوهر ذاتش را به ژرفای اندیشه ‌اش بشناسیم و این ناتمام جمله من که هنوز نمیدانم از بین واژه‌های " افسوس" و "صبر" کدامش را برای حال امروزم برگزینم؟

و جالب اینکه "نیست"... ولی‌ "هست" و این تضاّد شیرین احساسی‌ همچون روز کنسرت "مهدی مدّرس" جمعیّتی را در حال و هوای "ناصریا" به اشک و بهت و بغض میکشاند و انصافاً چه زیباست "رسیدن به نگاهی‌ که از حادثه عشق تر است"...

"مهدی مدّرس" سالها در کنار گروه "ناصریا" حضور داشت و کنسرتهای مختلفی‌ را از "ناصر" نظاره کرد و امروز که یکی‌ از معدود خوانندگان پاپ با صدای کاملا "باس" محسوب میشود در طول ۳ اجرای خود در اولین کنسرتش در تهران اینگونه با "حُزن"  با خواندن یکی‌ از ترانه‌های ناصر (به قول خودش الگوی هنری ‌اش) به نام "مثل روزای بارونی" منقلب میشود و هر چند بغض نهفته در گلویش در برخی‌ موارد امکان امتداد ابیات را از او می‌گیرد ولی‌ این صدای پر "معنای" مردم حاضر در سالن بود که با مترونوم موزون و آمیخته به ساز "اشک" ، مدّرس را در "همترانگی ‌اش" با ناصر یاری میکرد...همه، مصرع به مصرع این ترانه را به یاد داشتند چه زیبا بود این "همدمی"...

این کنسرت در ۳ اجرا و طی‌ ۲ شب توسط موسسه "آوای مهر میهن"در سالن اریکه ایرانیان برگزار شد.جالب است بدانید رفته رفته یاد "ناصریا" شاه بیت ترانه‌های همه کنسرتهایی است که در داخل و خارج از کشور برگزار میشود.تصاویر ذیل بهتر حال و هوای لحظات ناب این دو شب را نشان میدهد.

تشکر ویژه از : سایت "موسیقی ما" به خاطر به تصویر کشیدن شایسته این لحظات، محسن هردان برای تصاویر زیبایش و سرکار خانم بهناز اوسطی به دلیل تدوین زیبای این فیلم


http://reza515515.persiangig.com/musicema-22.jpg


http://reza515515.persiangig.com/musicema-23.jpg
http://reza515515.persiangig.com/musicema-28.jpg


http://reza515515.persiangig.com/musicema-29.jpg



http://reza515515.persiangig.com/musicema-31.jpg




http://reza515515.persiangig.com/musicema-30.jpg 
   بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com  

دوستان عزیز اگر شما هم علاقمند به انتشار نوشته هاتان خاطرات ویا هر چیز دیگری از ناصریای عزیز در وبلاگ ناصریا هستید می توانید آثار خود را برای من ارسال نمایید تا در صورت مناسب بودن و با محتوابودن در وبلاگ ناصریا منتشر شوند.   

منتظرآثارشما عزیزان هستیم. 

ایمیل من: saye.sabz@gmail.com     


برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع (نقل قول از منابع دیگر ) بر روی همین لینک کلیک کنید. 


 

 هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟   

  

>>>برای بازگشت به صفحه اصلی کلیک کنید<<<

مصاحبه وبلاگ ناصریا با حسام شریفی کارگردان مستند ناصر عبداللهی

  مصاحبهء وبلاگ ناصریا با حسام الدین شریفی کارگردان فیلم آوای جنوب( مستند ناصر عبداللهی)

 

برای دریافت تبلیغ این فیلم کلیک فرمایید  

حسام شریفی : ما برای اینکه رسالت هنری ناصر رو نشون بدیم  خوب می دونین که ناصر کسی نبود که چهار تا اثر بخونه و بعد فوت کنه و خیلی زود هم از یادها بره  رسالت هنر ناصر تاثیر روی زندگی افراد بوده ما این تاثیرو سعی کردیم بدین شکل نشون بدیم که شخصی رو به نمایندگی از طرفدارای ناصر قرار دادیم و داستان اون و ساختیم و حین روایت داستان این به داستان اصلی می رسیم که همون زندگینامه ناصر عبداللهیه و برای اینکه کار جنبه هنری داشته باشه به صورت نریشین ساختیم کارو که این کار توسط یکی از شخصیتهای نزدیک زندگی ناصر داره روایت میشه و اون شخص نوید عبداللهی پسر بزرگ ناصر عبداللهیه. 

این شخصیت زندگیش از یه حالت دفرمه یه غوغای روحی شروع می شه و بعد با آرامشی که پیدا می کنه به سر مزار ناصر میرسه و اون لحظه ای که رسید سر مزار ناصر و شروع می کنه به قرآن خوندن داستان همونجا تموم می شه و به مرگ ناصر هم در عین حال در مستندمون می رسیم. 

گل مینا: یعنی منظور شما اینه که فیلم در مورد زندگی ناصر به تنهایی نیست؟ 

حسام شریفی: ببینین برای اینکه کار کلیشه نشه و رسالت هنری ناصر هم در میون بیاد این اتفاق توش افتاد که شد یک مستند داستانی. نمی شه گفت که کاملا در مورد ناصر نیست اون قسمتهایی هم که شاید ناصر درگیر داستان نیست  تاثیرات هنری ناصر در گیر این کار هست . 

گل مینا: تا چه حدودی در این فیلم به زندگی هنری ناصر پرداخته شده و چقدر به زندگی شخصیش؟ 

حسام شریفی: صد درصد یا بهتره بگم نود و پنج درصد به زندگی هنری ناصر پرداخته شده در این اثر و حدود پنج درصد به زندگی شخصیش چون اگه بخواهیم بیش از این به زندگی شخصی ناصر بپردازیم فیلم دچار حاشیه می شه. 

گل مینا: افراد دیگه ای از خانواده ناصر در این فیلم نیستند؟ 

حسام شریفی: نه فقط نویده. 

گل مینا : از دوستانش چی؟ 

حسام شریفی: می گم چون مستند نریشین به این صورته که شخصیتی میاد و شروع می کنه به روایت کردن داستان زندگی یک شخص  و این فرم در این فیلم به این صورت قرار گرفته که شخصی زنگ می زنه به نوید و می گه اگه ممکنه زندگینامه پدرت رو برای ما بنویس  و نوید هم شروع می کنه به نوشتن یک کتاب که البته احتمال اینم هست که آوای جنوب به صورت یک کتاب یا یک داستان کوتاه توی بازار پخش بشه.  و اسم این فیلم و اوی جنوب گذاشتیم که یک اسم کلی باشه برای خود ناصر. 

گل مینا: آوای جنوب رو کی نوشته؟ 

حسام شریفی: آوای جنوب به قلم خودمه و یه ریشه تاریخی هم داره. البته  اشاره ای هم در انتهای فیلم میشه بعد از تیتراژ که آوای جنوب جاویدان بر پاست که یعنی این راه را ادامه خواهیم داد با پروژه های بزرگتر 

گل مینا: مراحل اخذ مجوز و اجازه پخش و ... تماما انجام شده؟ 

 حسام شریفی با خنده : اگه نگرفته بودم که نمی تونستم بسازم که! این کار اصلا ساخته نشدنش بهتر بود تا اینکه بخواد بدون مجوز کار بشه. 

گل مینا: قراره این فیلم به چه صورت پخش بشه و کی؟ 

حسام شریفی: ما اگه بخوایم پخش پرده ای داشته باشیم مخاطب خیلی کمتری خواهیم داشت و در عین حال هم خواهیم داشت پخش پرده ای  رو اگر بشه اما ما تلاشمون اینه که  پخش ویدیویی داشته باشه تا بتونه مخاطب بیشتری رو جذب کنه. و ان شاالله برای فصل بهار یا تابستون به بازار عرضه می شه. 

گل مینا: در مورد آخر کار توضیح بدین (جفتی قنبر راستگوـاستاد بین المللی نی جفتی بندرعباسی) 

حسام شریفی: وقتی داریم قسمت بوی شرجی رو  میگیم چون من اعتقادم اینه که یکی از نقاط اصل  موسیقی ناصر عبداللهی همون  بوی شرجیشه . در اون قسمت ما جفتی قنبر راستگو رو داریم و وقتی که ناصر عبداللهی فوت می کنه و نوید داره مرثیه فوت پدرش رو می خونه در اون قسمت برای اینکه با فضا هم خیلی ارتباط بهتری ایجاد بشه جفتی قنبر راستگو شنیده می شه توی موسیقی متن. 

گل مینا: چه هنرمندایی و در کل چه کسانی با شما بیشترین همکاری رو داشتن؟ 

حسام شریفی: اگه بخوایم به چهره های شاخصشون رو بیاریم پرویز پرستویی شاخصترین فرد بود ولی خوب ما هدفمون ناصر عبداللهی بود و  بنده خدا پرویز پرستویی هم همین و گفت و یه جورایی پیشنهادش کار ما رو ساخت ایشون گفتند اگه شما بخواین چهره شاخص دیگه ای رو تو کار بیارین نگاه دور میشه از ناصر عبداللهی بذارین همه نگاه ها فقط به طرف ناصر باشه.  

گل مینا: برای ساخت این فیلم چه کسانی به شما کمک کردند و بیشترین همکاریها از کدوم سمت بوده؟ 

حسام شریفی: حسین شریفی تهیه کننده این کار که همکاری بسیاری با ما داشت یه جورایی اصلا ایشون کارو زنده کرد . 

گل مینا: حسین شریفی برادرتونه؟ 

حسام شریفی: نه  ایشون یه تهیه کننده خوب هستند که تهران کار می کنن. بعد شهرام عباسی پسر خاله ناصر بود که تو شکل گرفتن داستان خیلی کمکم کرد . خود نوید بود که اگر حضورش نیود شاید اصلا فیلم ساخته نمی شد. خانواده عبداللهی رو نمی شه فراموش کرد چون بین چندین نفر مارو انتخاب کردند برای ساختن این کار .اسم بهزاد حاجی حسنی هم نمی خوام فراموش شه و البته خیلیها بودند اگر بخوام اسم ببرم باید اسم پنجاه شصت نفر و بگم و البته همکار شما هومن هم بود که کمک ایشون هم در کنار سایرین به ساخت این فیلم کمک کرد. 

گل مینا: آقای شریفی من این صحبتها رو به صورت یک مصاحبه توی وبلاگ قرار میدم تا طرفدارن ناصر بخونن چون خیلیها سوال داشتند از من در مورد این فیلم و خوب شد که فرصتی شد تا بتونم مصاحبه ای با شما داشته باشم و سوالات دوستان پاسخ گفته شد. شما هم اگر صحبت دیگه ای دارید بفرمایید . حرفی کلامی مطلبی هر چیزی که می خواهید اضافه کنید بفرمایید که من در این مصاحبه بنویسم 

حسام شریفی:  چند تا چیز می خوام بگم یکی اینکه هیچ وقت دنبال حاشیه زندگی ناصر نباشید،یک هنرمند وقتی هنرمنده یک هنرمند وقتی دوست داشتنیه که ما به هنرش علاقه داشته باشیم نه به حواشی زندگی اون،ما اسم همسر اول و همسر دوم ناصر رو تو کار آوردیم ولی در حد یک خط! اسم چهار تا بچه ناصر رو آوردیم اما در حد نصف خط! 

درسته اینا جز زندگی ناصر بودن اما چیزی که ما از ناصر می شناسیم هنرش بود بیایم یه کم به هنر ناصر بیشتر دقت کنیم و نکته های پنهان صحبتهای ناصر. 

یکی این یکی دیگه اینکه دوست دارم یک همکاری وسیعی پیدا بشه چون ما تو برنامه کاریمون یک گسترش کاری داریم برای ساختن کلیپهای آهنگهای ناصر که این پروژه ها واقعا اگه انجام بشه پروژه های وسیعیه و موندگار. 

چون من از همین الان دارم طرح ریزی می کنم چون من خودم ناصر رو طوری قلمداد می کنم که دوست ندارم کار سطحی براش انجام بدم . 

شما میدونین که من کی با شما تماس گرفتم برای ساخت فیلم و فیلم کی ساخته شد! 

برای پیدا کردن مقصد اصلی و گروه بهتر حاضرم از وقتم بگذرم. 

حاضرم صبر بکنم اما بهترین کار و بسازم. 

چیزی که می خوام همه بدونن اینه که آوای جنوب تموم نمیشه و باید همه کمک بکنن تا اسم ناصر حداقل توی تصویر ما زنده بمونه ،کاری که الان دارن واسه خیلیهایی می کنن که ارزشش و ندارن واقعا ولی ناصر این ارزش رو داره.  

گل مینا: اطلاعیه ای که در شروع کارتون توی وبلاگ ناصریا دادید برای درخواست کمک چقدر بهتون کمک کرد؟ می خوام بدونم تاثیر وبلاگ چقدر روی مخاطبانش و برای انجام کارهای اینچنینی چقدر می شه از وبلاگ کمک گرفت؟

حسام شریفی: خیلی کمک کرد .. مثلا یه خانومی بود از شاهرود فوق العاده این خانوم مصمم بود طوری که می گفت شما بگو من فقط یه کار کوچیک بکنم براتون اصلا فقط بیام چایی بریزم و یا .. این بچه ها واقعا از جون و دل مایه می ذارن اما واقعا شرایط طوری نبود که ما بتونیم یه کاری بکنیم که اونا پیش ما باشن. 

اینکار واقعا عالیه و استقبالی که می کنن واقعا خوبه اما خوب یه کم شرایط کاری می کنه که ما نتونیم در خدمت دوستان باشیم. و اینم بگم که اگر جایی شرایطی پیش اومده که من نتونستم سر قولم بمونم و اونارو بیارم بندر یا اصفهان برای کمک به برنامه به دلیل این نبوده که بگم شما تخصصی نداری یا کمکی از دستت بر نمیادیا اصلا حق نداری تو اینکار باشی این شرایط واسه این بوده که ما تو اصفهان اوضاعمون نا مناسب بوده و نمی تونستیم از دوستانمون به خوبی پذیرایی کنیم. 

مثلا یه آقایی هم از ایلام مدام با من تماس می گرفت حتی تا همین چند وقت پیش هم تماس می گرفت اما متاسفانه من شرایطی نداشتم که بتونم یه کمپ دائمی براشون در نظر بگیرم چون بودجه ما واقعا محدود بود و ما بل خیلیها هنوز حساب نکردیم دستمزداشون رو اما دوست دارم بچه ها همیشه همینطور پیگیر باشن و اطلاع رسانی همیشه به همین صورت باشه.  

و در آخر اینکه اسم مولود محمدی اصلا نمی خوام فراموش بشه کار تدوین این فیلم و به عهده داشتن ایشون و بنویسین که چقدر آخرین روزهای تدوین وقتی با همدیگه داشتیم مرگ ناصر و می ساختیم گریه کردیم و واقعا جانانه واسه من وقت گذاشت و

حرفه ای ترین وجه ممکن کارو انجام داد. و همینطور تشکر می کنم از تمام دوستانی که در ساخت این کار به من کمک کردن.

گل مینا: کارگردان این فیلم خودتون هستین دیگه؟ 

حسام شریفی: بله البته شما تیتراژم که ببینین همه دو سه تا سمت دارن تو کار  مثلا من خودم هم کارگردانی کردم هم نویسندگی کردم هم بازی کردم .گروه گروهی بود که مثلا خود فیلمبردارمون با خود ناصر کار کرده بود و واقعا گروه با عشقی بود.  

گل مینا: خوب نکته دیگه ای باقی نمونده که لازم باشه بگید؟ 

حسام شریفی: خیلی ممنون. یکی از دلایل به وجود اومدن آوای جنوب کمکهای بی دریغ شما بود البته ما یه تشکری توی تیتراژ از شما کردیم که البته حدا اقل کاری بود که می تونستیم انجام بدیم و لی خوب بازم از طرف من هم از خودتون هم از بچه ها تشکر کنید. 

گل مینا: خواهش می کنم ما منتظر موفقیتهای پی در پی شما هستیم و به خدا می سپاریمتون. 

حسام شریفی: ممنون. خدا نگهدار.

 

بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com 

برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع ( و این بار او از ناصر می گوید ) بر روی همین لینک کلیک کنید.   

   

هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟   

 

 >>>برای بازگشت به صفحه اصلی کلیک کنید<<<