. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

نوید عبداللهی: «آلبوم آخر پدرم، پیرم کرده!»




نوید عبداللهی: «آلبوم آخر پدرم، پیرم کرده!»
سرانجام آلبوم رخصت ناصر عبداللهی منتشر می شود؟

موسیقی ما -بهمن بابازاده : دو روز پیش بود که خبری با این عنوان در همه رسانه‌های موسیقی کشور به چشم خورد: ‌ «قطعات منتشر نشده ناصر عبداللهی به نام «رخصت» در بازار موسیقی کشور منتشر می‌شود.» خبری کوتاه و در عین حال جالب توجه که می‌تواند مورد توجه اهالی موسیقی و دوستداران موسیقی قرار بگیرد. اما پیگیری‌های خبرنگار ما از جزئیات انتشار این آلبوم به نتایج جالبی رسید. ماجرایی که آن را از زبان افراد درگیر در انتشار این آلبوم می‌خوانید. ذکر این نکته ضروری است که پس از پیگیری‌های فراوان، موفق به ارتباط گرفتن با «مهدی عندلیبی» (آهنگساز و تنظیم کننده آلبوم) نشدیم و این رسانه آمادگی دارد تا نظرات ایشان را در این زمینه به اطلاع خوانندگان خود برساند.

داستان شکل گیری آلبوم به اواسط سال ۸۲ بر می‌گردد. زمانی که ناصر عبداللهی با «مهدی عندلیبی» آشنا می‌شود و پس از اینکه شخصی به نام «کشاورز» حاضر به سرمایه گذاری برای آلبومی با حضور این دو می‌شود، مقدمات کار کلید می‌خورد. کارهای تولید این آلبوم در سکوت کامل پیش می‌رود ولی ظاهرا در انتهای پروسه تولید، ناصر عبداللهی از خروجی کار رضایت ندارد و همین باعث می‌شود این پروژه مسکوت باقی بماند.

 رضا کریمی (مدیر برنامه‌های سابق و وکیل خانواده ناصرعبداللهی) در این باره می‌گوید: «اصل ماجرا این بود که چون آقای کشاورز در کرج صاحب یک آموزشگاه رانندگی بود، در فضای هنر و موسیقی چندان سررشته‌ای نداشت و همین باعث شد خروجی کار آنی نباشد که انتظارش می‌رفت. تضادهای فکری زیادی پیش آمده بود ناصر به هیچ وجه راضی نبود. همه خوانش‌هایی هم که از سوی ناصر برای این آلبوم و قطعاتش اجرا شده بود، نسخه ماقبل نهایی بود و هنوز چیزی به قطعیت نرسیده بود. در اواخر کار ناصر تصمیم گرفت که از انتشار این آلبوم انصراف دهد ولی مشکل این بود که ما برای تولید این کار قرارداد داشتیم و پول هم دریافت کرده بودیم. در میانه‌های راه آقای علمشاهی (مدیر موسسه آوای نکیسا) اظهار علاقه کردند که آلبومی جدید از این خواننده منتشر شود و ما قضیه اتفاق افتاده را با ایشان در میان گذاشتیم و آقای علمشاهی حاضر شدند همه هزینه‌های پرداخت شده را بپذیرند و ما با دوستان تسویه حساب مالی کردیم. همه چیز به خیر و خوشی تمام شد و دیگر کسی پی ماجرا را نگرفت.»

  • قرارداد عجیب
کریمی در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: «پس از آن اتفاقات من برای مدتی عازم دبی شدم و یک هفته قبل از اتفاقی که برای ناصر افتاد، خود او با من تماس گرفت و پیشنهاد کرد که در مورد آلبومی که با آقای عندلیبی تولید شده، زمان صرف کنیم و آن را به اتمام برسانیم. لازم به ذکر است که بخش عمده این آلبوم را آقای عندلیبی آهنگسازی کرده‌اند و برخی قطعات از جمله «چشمان توستاره» و «عشق قشمی» بازسازی برخی قطعات قدیمی بندری است که خود ناصر آن‌ها را در استودیو «راما» ساخته بود. اما چون انتشار آلبوم تقریبا کنسل شده بود، این فایل‌ها در‌‌ همان استودیو ماند و کسی هم سراغشان را نگرفت. جالب اینکه به رغم تسویه‌حساب‌های انجام شده با استودیوی مذکور، این استودیو مجددا برای تحویل آثار صورت حساب صادر کرد و تا زمان دریافت وجه حاضر به تحویل اثار نشد. دوستان دو سال پیش خودشان تصمیم به انتشار این آلبوم گرفتند و برای بحث قرارداد و رسمی کردن آن سراغ من آمدند. قرار شد آلبوم با رقم ۱۱۷ میلیون به شرکتی فروخته شود و قرارداد هم تنظیم شده بود و تا آستانه امضا شدن هم پیش رفت ولی برخی شرایط باعث شد در آخرین لحظه از امضای آن خودداری کنیم. دوستان خواستار این بودند که عکس شخصی، در پشت جلد آلبوم بزرگ‌تر از ناصر چاپ شود! ایده‌ای که من نمی‌فهمم از کجا نشات گرفته بود.»

  • صاحب امتیاز این آلبوم کیست؟
طبق قانون، حق و حقوق مادی و معنوی صدا و آثار یک خواننده در زمان حیات‌اش فقط در اختیار خود اوست و پس از فوت، وراث صاحب تمام حقوق مادی و معنوی آن می‌شوند. ولی وقتی بحث یک آلبوم موسیقی به میان می‌آید، شرایط فرق می‌کند و آهنگساز و تنظیم کننده هم ذینفع‌اند. در این بین قراردادی که بین سازنده آلبوم و خانواده عبداللهی منعقد شده قابل توجه است. پسر بزرگ مرحوم ناصر عبداللهی درباره چند و چون ماجرا می‌گوید: ‌ «دوسال پیش با این دوستان صحبتی انجام دادیم و قرار شد طی سه مرحله مبلغی به ما پرداخت شود ولی تا این لحظه هنوز هیچ مبلغی پرداخت نشده. قرار بوده قبل از انتشار آلبوم دوستان به قول و قرار‌هایشان عمل کنند. البته صحبت‌هایی هم مطرح شد و حتی عنوان شد که این مبلغ به خانواده عبداللهی پرداخت شده. ولی من از طریق شما اعلام می‌کنم که این صحبت‌ها کذب محض است و هرگز چنین اتفاقی نیفتاده. در یک برهه‌ای خود من پیگیر این قرارداد و اتفاقات بعدی‌اش بودم و چون خانواده پدرم ادعای ذینفع بودن کردند کار را به آن‌ها سپردیم. چون بین وراث توافقی صورت نگرفت، از سوی شرکت تهیه کننده نماینده‌ای آمد و بین ما و بقیه وراث توافق نامه‌ای امضا شد که در صورت رضایت از انتشار این آلبوم با این رقم، مبلغ قرارداد در سه قسط پرداخت شود. ولی هنوز ریالی پرداخت نشده و خبری هم از دوستان نیست.»

  • ارزش معنوی کار خیلی مهم‌تر است
نوید عبداللهی در ادامه صحبت‌هایش درباره جزئیات قرارد داد منعقد شده برای این آلبوم و شرایط انتشار آن می‌گوید: «مهم ارزش معنوی کار است که درست و قانونی و به دور از هرگونه حاشیه سازی و جوسازی منتشر شود. والا عدد قرارداد و میزان فروش آلبوم واقعا برای من اهمیتی ندارد. هر چند طبق قانون جدید، حق باز پخش کار مجدد با ماست و باید قرار داد مجدد بسته شود، ولی این حاشیه‌هایی که قبل از انتشار این آلبوم در رسانه‌ها پیچیده ناراحتم می‌کند. اصلا نمی‌دانم چرا این صحبت‌ها باید وارد فضای رسانه‌ای شود. باور کنید من به شدت از این اخبار و خبررسانی‌ها خسته شده‌ام و دلم می‌خواهد این آلبوم هر چه زود‌تر منتشر و روانه بازار شود. آلبوم آخر پدرم، پیرم کرده! جالب است بگویم که خودم از شروع تبلیغات این آلبوم از طریق رسانه‌ها خبردار شدم. یکی از قطعات را در پیشواز ایرانسل دیدم و وقتی پیگیری کردم متوجه شدم که دوستان تبلیغات را شروع کرده‌اند.»


برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(مصاحبه با نوید عبداللهی ) بر روی همین لینک کلیک کنید   

  

  

هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟

هر موقع دلم می گیرد به پدرم سرمیزنم ...

 
گفتگوی خواندنی با پسر مرحوم ناصر عبداللهی (نوید عبداللهی)  

این خیلی خوب است که کسی از بین ما رفته و بعد از پنج سال مردم هنوز دنبال این هستند که آلبوم جدیدش کی بیرون می آید، یادش هستند و کارهایش را بازخوانی می کنند.

به گزارش قدس انلاین به نقل از همشهری جوان: به مناسبت های مختلف، از آدم های مختلف می شنیدیم که چقدر جای ناصر عبداللهی بین این صداها و آلبوم ها خالی است.

این خیلی خوب است که کسی از بین ما رفته و بعد از پنج سال مردم هنوز دنبال این هستند که آلبوم جدیدش کی بیرون می آید، یادش هستند و کارهایش را بازخوانی می کنند.

 

*خودت این روزها چقدر احساس می کنی که جای پدرت خالی است؟

شاید حرف خیلی سنگینی باشد اما هنوز کسی را در جنوب ندیده ام که این سبک و سیاق را به این پررنگی و در سطح حرفه ای دنبال کند. بابای من از نقطه صفر و از شهری شروع کرد که شاید هنوز آوازه موسیقی اش در کشور پخش نشده بود. به جرات می توانم بگویم که پدرم جزو پنج نفر اولی در پاپ بود که صاحب سبک بود. از سبک کسی الگو نگرفت و تقلیدی نداشت. تحریرهایش برای خودش بود.

*روزهای اول کار پدرت را یادت می آید؟

از وقتی دست چپ و راستم را تشخیص دادم، پدرم با موسیقی انس گرفته بود. فکر کنم از 12-10 سالگی شروع کرده بود. موسیقی را از برادرش یاد گرفته بود تا وارد موسیقی حرفه ای شود.

 

*آن زمان که خودت را شناختی، چقدر مشهور شده بود؟

در بندرعباس آوازه خودش را داشت. قبل از اینکه آلبوم های رسمی اش وارد بازار شود، آلبوم خانگی و معنوی داشت. ولی هنوز در کشور نمی شناختنش.

*و کی پایش به پایتخت باز شد؟

اگر اشتباه نکنم سال 75 بود که برای آلبوم «حقیقت دارد» به تهران رفت. آن آلبوم، مجموعه از همخوانی خواننده ها بود (یادتان باشد، آن زمان رسم بود که همه با هم یک آلبوم منتشر می کردند)، بعدش هم آلبوم مستقلش بیرون آ مد.

*اولین کاری را که از تلویزیون پخش شد، یادت هست؟

اولین اجرای بابا، ساعت هفت، هشت صبح در برنامه صبح بخیر ایران بود که آهنگ «محمد رسول الله» را خواند. برای اولین بار در تلویزیون با کی بورد جلوی دوربین آمد که تا آن زمان بی سابقه بود. به طور زنده هم کی بورد زد و هم خواند.

 

*روند موسیقایی پدرت چطور بود؟ فضای روشنفکرانه تر و آهنگ های سنگین تری داشت بعد به فضای دیگری رسید. از «عشق است» تا «هوای حوا» چقدر راه است؟

بابا اگر می خواست روی حس و حال و سبک و سیاق خودش کار کند، یک مقداری باید این علاقه و اهداف خودش را با جامعه تطبیق می داد. مثلا در همین آلبوم «هوای حوا» خیلی سعی کرد با نسل جوان ارتباط داشته باشد. اگر دقت کنید متوجه حس و حال متفاوت آن می شوید. در حالی که «بوی شرجی» آلبوم مورد علاقه خودش بود. مدیریت این پروژه هم با خودش بود و همه آن چیزی است که دوست می داشت.

*خودت کدام کار را بیشتر دوست داشتی؟

من هم «بوی شرجی» را دوست داشتم، چون پدرم را خوشحال می کرد.

 

*شیرین ترین خاطره ای که از پدرت داری چیست؟

آخرین و خوب ترین خاطره ای که از بابا دارم، صدابرداری کارهایش در خانه بود. این اواخر داشت خودش را برای پروژه بعدی آماده می کرد. در خانه ضبط می کردیم و من صدابردارش بودم.

*سختگیر بود؟ چطوری رفتار می کرد؟

بابا همیشه سخت گیری های خودش را داشت ولی کار کردن با او برای من افتخاری بود.

*هیچ وقت نگفت دقیق تر باش یا تشر نمی زد؟

نمی دانم، خودش این را جایی گفته یا نه اما ناصر عبداللهی یکی از شوخ ترین کاراکترهایی بود که من می شناختم. اصلا تشر نمی زند. خیلی اهل بگو و بخند بود.

 

*یکی از این شوخ و شنگی ها را مثال می زنی؟

یادم هست که در یک عیدی رفته بودیم به پارکی در اطراف شهر. یک آقایی شک داشت که پدر من همان ناصر عبداللهی است یا نه. آمد جلو و گفت شما چقدر شبیه آقای عبداللهی هستید. پدرم گفت آره، من خیلی شباهت دارم. همه هم این جوری به من می گویند. گفت شما واقعا خودشی؟ پدرم گفت شما چی فکر می کنید. گفت خیلی شبیه اش هستید امکانش هست که بخوانید؟ اگر تو همان باشید باید بتوانی بخوانی. بابام خندیدند و ده دقیقه ای برایش خواند. جو جالبی ایجاد شد. دورامان شلوغ شد و آن بنده خدا رفت در حال و هوای خودش.

*از رفتار و برخورد مردم خاطره دیگری هم یادت هست؟

اکثر مردم ما هنرمندان را دوست دارند و من برخورد بدی از آنها ندیدم. پدرم همیشه برخورد صمیمانه ای داشت. از یکی از مجری های تلویزیون نقل قولی شنیدم که خیلی خوشم آمد (چون به عنوان یک پسر نمی توانم از پدر خودم تعریف کنم). می گفت: پدرم یکی از آن هنرمندهایی بود که جلوی تمامی طرفدارانش تمام قد می ایستاد و سلام می کرد. فرقی نداشت آن آدم در چه سطحی باشد.

 

*در کنسرت هایش از کدام قطعه بیشتر استقبال می شد؟

از همان زمانی که شروع کرد آلبوم «دوستت دارم» و قطعه «ناصریا» خیلی برای مردم دوست داشتنی بود.

*خودت معمولا کدام یک از کارهایش را با خودت زمزمه می کنی؟

کارهای آلبوم آخر ا بیشتر زمزمه می کنم چون آخرین روزهای عمرش بود. ترانه های آلبوم «راز» که در شاه بیتش می گوید «یه زخم کهنه روی بالم، یه آسمون که چشم به رام نیست / به غیر واژه غریبی، چیزی تو ترانه هام نیست...» بعد از مرگ بابا، شایعات تلخی به وجود آمد که مدام همین بیت را می خواندم.

*هیچ وقت سعی کردی به آن همه شایعه پاسخ بدهی؟

شایعات و حرف های زیادی مطرح بود. حرف و حدیث هایی که به این شخصیت نمی خورد. وقتی آنها را شنیدم، خیلی ناراحت شدم. شما می توانید از یک کاراکتر برداشت های متفاوتی داشته باشید به این شرط که چیزی از او دیده باشید. حرف هایی زدند که در شان او نبود. من گله هایم را قبلا گفته ام. از برخی ها بعید بود که آن حرف ها را درباره اش بزنند. من به عنوان پسر و نماینده خانواده ناصر عبداللهی اعلام می کنم که بعد از فوتش هیچ سراغی از ما گرفته نشد. کسی نپرسید خانواده عبداللهی کجا و در چه شرایطی هستند. ولی همه به شایعه ها دامن می زدند.

 

*آخر مرگ ناصریا خیلی ناگهانی بود و همه بهت زده شدند. چرا هیچ کس توضیحی نداد؟

این علامت سوالی است که برای ما هم وجود دارد. من نمی توانم روی احتمالات خودم هم دست بگذارم و بگویم که خانواده ام به چیزی مشکوک بودند ولی هنوز برای خود ما سوال است. اگر کسی چیزی شنید که مطمئن بود شایعه نیست، ما را هم در جریان بگذارد!

*چه شد که پدر رفت؟ مثل همان ترانه هوای حوا...

واقعا عجیب است. پدرم به خوابی رفت که دیگر بلند نشد؛ یک خواب ابدی. خیلی ناغافل دلش را به دریا زد و رفت.

*با معرفت ترین خواننده ای که دور و برت می شناسی چه کسی است؟

آقای یاور مراد و فرمان فتحعلیان.

*اینها سراغی از شما می گیرند؟

بله. چون می دانند که اگر ناصر رفت، خانواده ای از او به جای مانده. این رابطه از بین نرفت. فرمان فتحعلیان از کسانی بود که در اوج حاشیه ها و ابهامات توانست فضا را شفاف کند و خیلی از سوءتفاهم ها را برطرف کند. اولین نفری بود که در تالار وحدت گفت ناصر عبداللهی حتی سیگار هم نمی کشید، جالب نیست که این حرف ها را پشت هنرمندان بزنند.

*کی ها سر خاک پدر می روی؟

خیلی خلاف عرف سر می زنم. هر موقع دلم بگیرد می روم. اکثر وقت ها آخر شب و هر موقع که احساس کنم الان باید آنجا باشم، می روم. 

 

منبع: قدس آنلاین


 

برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(مصاحبه با نوید عبداللهی ) بر روی همین لینک کلیک کنید   

  

  

هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟