منبع : مجله ی کانون خانواده
این مصاحبه دقیقا مربوط می شه به دو ماه قبل از به کما رفتن ناصریا و سه ماه قبل از... نیمه ی دوم شهریور ماه سال 1385
مصاحبه با ناصر عبداللهی (هنرمند آهن فروش نیست)
اسمش با ترانه ی معروف ناصریا شهره ی عام و خاص شد . اصالتش به شهرهای جنوب کشور بر می گردد و صدایش همچون مردم جنوب اصالت و گرمی لهجه ی آن ها را دارد .
وی در سال 1349 در بندرعباس متولد شد . آلبوم هایی نظیر عشق است ، دوستت دارم ، بوی شرجی و هوای حوا را تا کنون از این هنرمند شنیده ایم . اخیرا هم زمزمه هایی است که وی می خواهد با بنیامین بهادری یک اثر موسیقیایی (ماندگار)را منتشر کند . با وی گپی زده ایم که آن را می خوانید :
از آلبوم جدید خود بگویید .
این آلبوم مراحل پایانی ضبط خود را سپری می کند که توسط موسسه ی فرهنگی – هنری آوای نکیسا تهیه شده است .
شنیده ایم که در این اثر با بنیامین بهادری همکار هستید
آهنگسازان و تنظیم کنندگانی چون مهرداد نصرتی ، ئکتر محمد رضا چراغعلی ، بنیامین بهادری ، نیما وارسته ، بهنام ابطحی و خود من برای این آلبوم آهنگسازی کرده ایم .
از فضا و اسم این آلبوم بگویید .
هنوز اسمی برای این آلبوم بر نگزیده ام . اما فضای آن انرژیک و تند است و کمی با فضای دیگر آلبوم ها متفاوت می باشد .
برایمان کمی از فضای اجراهای زنده ی موسیقی پاپ و شرایط برگزاری آن ها صحبت کنید .
در پشت صحنه ی کنسرت ها آشفته بازاری وجود دارد . به ویژه زمانی که کنسرت ها تمام می شود . در رابطه با کنسرت های من تا دلتان بخواهد چک های برگشتی فراوانی دیده می شود . بی اغراق نیست اگر بگوییم از هر 10 برنامه ، چک های دستمزد 5 برنامه هرگز وصول نمی شود !!!
این حقیقتی است که مردم از آن بی اطلاعند . از چگونگی شکل گیری ترانه ی ناصریا برای خوانندگان بگویید .
این ترانه یک نوع اندیشه ی فرهنگی است . این موسیقی بر آمده از فرهنگ موسیقی جنوب و خطه ی هرمزگان است . در ایران کسی نمی داند که این نوع موسیقی دارای چه ریشه هایی است و از چند گوشه تشکیل شده و به همین خاطر هنگامی که ما آن را اجرا می کنیم ، تهمت می زنند که این موسیقی فلان کشور است و ما مرتکب سرقت شده ایم .
با توجه به این که اهل بندرعباس هستید ، فضای موسیقی این شهرستان چگونه است ؟
بندرعباس در آن سال ها پر بود از آلبوم هایی که از کشور های خارجی می آمد و اغلب آن ها فاقد کیفیت بود . زمانی که به خانه های دوستان و آشنایان می رفتم ، شاهد بودم که در و دیوار خانه های آن ها به دلیل عدم تولیدات داخلی ، از عکس خواننده های خارجی چون مایکل جکسون ، جرح مایکل پر شده بود .
پس به نوعی حس مسئولیت پذیری شما را وارد عرصه ی موسیقی کرد ؟
بله ، همیشه پیش خودم فکر می کردم که ما باید برای جوانان ایرانی الگو های سالم وطنی ایجاد کنیم تا آن ها هنرمندان خارجی را الگوی خود قرار ندهند . به فکر افتادم و دیدم به عنوان یک ایرانی وطن پرست باید زمینه ای را فراهم کنیم تا بتوانیم بر بستر آن ، هنر متعهد را عرضه نماییم . برای نیل به این هدف ، بهترین راه فعالیت در عرصه ی موسیقی و تئاتر بود . ابن ها هنرهایی بودند که به بهترین نحو می توانستیم از آن ها استفاده کنیم . البته از طریق سینما و تلویزیون هم می شد این حرف ها را انعکاس داد ، به خصوص تلویزیون که نفوذ بسیاری دارد . من در آن زمان سعی خودم را کردم که از تلویزیون شروع کنم ، اما متاسفانه با من همکاری نشد .
چرا ؟
شاید به این دلیل که درست مرا نمی شناختند !!!
بعضی معتقدند کاست عشق است کار چندان خوبی نبود .
چنین عقیده ای ندارم . من ملودی های این آلبوم را برای فضای بسته ی سال های 75-74 ساختم . اما از سال 1375 فضا عوض شد و کاست دوستت دارم که من با آن به مردم معرفی شدم با استقبال بیشتری مواجه شد .
درباره ی عوض شدن این فضا کمی برایمان توضیح دهید .
این اثر فضا و حس مردمی اش بیشتر از کاست قبلی بود . دوستان نباید فضای مردمی را با فضای بازاری یکی بپندارند . در این کار ، شعر ها حرف دل جوان ها را بیان می کرد .
دلیل فروش بالای دوستت دارم را چه می دانید ؟
شبکه ی سه سیما در هفتمین سال تولدش مرا معرفی کرد و در جشن خودشان ترانه ی ناصریا را پخش کردند و برخی دیگر از ترانه ها را . این کار به لانسه کردن من خیلی کمک کرد .
یک هنرمند تا چه حد باید تعهد اخلاقی را سرلوحه ی کار های خود قرار دهد ؟
کسی که می خواهد موسیقی کار کند ، شخصیتش هم باید شخصیت درستی باشد . از کوزه همان برون تراود که در اوست ! پس اگر سواد داریم ، اگر خواننده ی خوبی هستیم ، اگر آهنگساز و تنظیم کننده ی خوبی هستیم ، باید در سایه ی تعهد اخلاقی این کار را انجام بدهیم ، چون اگر غیر از این باشد ، نمی تواند کار و اثر ماندگاری را ارائه کرد .
یک اثر چگونه ماندگار می شود ؟
همان تعهد اخلاقی ، یک حرکت فرهنگی همچون موسیقی ، ادبیات ، نقاشی و تئاتر اگر در سایه ی تعهد انجام نشود ، در مدت کوتاهی از بین خواهد رفت .
فکر نمی کنید کسی از ماندگار شدن بدش نمی آید ؟ پس چرا کمتر شاهد آثار ماندگار هستیم ؟
من فکر می کنم همه ی خواننده ها ، آهنگسازها و هنرمندان دوست دارند بمانند و ماندگار شوند . من احساس می کنم تعدادی از هنرمندان این موضوع را درک نکرده اند و موسیقی را نشناخته اند . چون اصولا کارهای فرهنگی نیاز به زمان دارند و موسیقی هم که بخشی از حرکت فرهنگی است ، از این قاعده مستثنی نیست . این گونه افراد کارهای مقطعی انجام می دهند و به نظر من یک کار مقطعی ارزش ندارد .
نظرتان درباره ی موسیقی پاپ که امروزه در جامعه ما رایج است ، چیست ؟
موسیقی که امروزه راواج یافته ، بیش از آن که موسیقی برای موسیقی باشد ، موسیقی برای پر کردن جیب بعضی هاست . ما به موسیقی شاد احتیاج داریم ، چرا که این موسیقی نیازمند زمانه است . ما نوعی موسیقی را به عنوان مبارزه با موسیقی پاپ لس آنجلسی لازم داریم ، اما باید حدش مشخص باشد .
پس به نوعی شما موسیقی پاپ رایج را نفی می کنید ؟
نه ، من موسیقی را نفی نمی کنم . اگر ما بخواهیم یک جسم سنگین را برداریم با یک دست قادر به انجام این کار نیستیم . حرف من این است که باید به کلیه ی سبک های موسیقی پرداخت . موسیقی کوچه بازاری ، سنتی ، کلاسیک و پاپ اعضای یک مجموعه و جدایی ناپذیز هستند . ما باید در این زمینه یک رویکرد کلی داشته باشیم تا بتوانیم معضلات را بشناسیم و از سر راه برداریم .
والان فضا را اینگونه نمی بینید ؟
با این شرایط امروزی به سوی بی محتوایی و هجو گرایی قدم بر می داریم . در صورتی که شعار و هدف اصلی ما مقابله با ابتذال و هجو گرایی است .
مقصران چه کسانی هستند ؟
به طور مستقیم نمی توانیم به هنرمند ، آهنگساز ، تنظیم کننده و... خرده بگیریم . اما هنرمندان ما در سایه ی فعالیت تهیه کننده ها می توانند به کار و فعالیت بپردازند ، چون از خودشان پول و سرمایه ای ندارند . البته به جز عده ی معدودی که پولدارند . الان در اجتماع ما نوعی فقر مادی وجود دارد .
برای شرایط فعلی چه پیشنهادی دارید ؟
از جوانان این مرز و بوم دعوت می کنم که خودشان سرمایه گذار کارهای هنری خود باشند ، کسی که با موسیقی زاییده شده ، هنرمند است ، نانوا ، خیاط و آهن فروش نیست .
با تشکر از دوست خوبم بانوی شبنم پوش که این مطلب را برایم ارسال کرد
برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(مصاحبه با ناصرعبداللهی ) بر روی همین لینک کلیک کنید
هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟
برای بازگشت به صفحه اصلی کلیک کنید.
راستش هنوز شام نخورده بودم داشتم تازه چند قاشقی می خوردم که سیاورشن لینک وبلاگ رابه من داد با دیدن عنوان (گفتگو با ناصر عبداللهی) بسیار خوشحال شدم و سریعا صفحه را باز کردم اما...
هنوز چند جمله بیشتر نخوانده بودم که بغض گلویم را گرفت و غذا درگلویم گیر کرد داشتم خفه می شدم!!!
بی اختیار همراه جمله ها اشک می ریختم و آه می کشیدم و با خود می گفتم خدایا ناصر کیست؟
کیست این مرد عجیب و متواضع؟
این رازها چیست که در کلام او نهفته است !!!
او از چه سخن می گوید؟؟؟
آیا روزی خواهم فهمید یا خواهیم فهمید؟؟؟
نمی دانم!
فقط خواهشی از شما دارم تک تک جملاتش را با تفکر و تعمق بخوانیدکه ...
حال گفتگوی سیاورشن را بخوانید با ناصر عبداللهی ۱۲ مرداد ۱۳۸۵
مدتها بود که می خواستم یک گفتگو با ناصر عبداللهی داشته باشم تا اینکه مرداد امسال با خبر شدم ناصر بندر است. با او تماس گرفتم.
گفت : برای انجام یک سری کارهایم آمده ام . چند روزی بیشتر هم بندر نیستم . هر وقت فرصت شد خودم تماس می گیرم. یکی دو روز قبل از رفتنش به تهران تماس گرفت ، ساعت شش صبح بود . گفت : من الان وقت دارم .بیایم ؟
و آمد ! با تعدادی نان کلوکوی تازه و گرم و مقداری سوغات از کرمان !
اینقدر حرف و آواز برای شنیدن بود که تا شب فرصتی برای یک مصاحبه کامل و جامع پیش نیامد .
جملاتی که در زیر می خوانید حاصل گفتگو های خودمانی و پراکنده ای است که از همان روز یعنی دوازده مرداد شروع شد.
ناصر عبداللهی ۱۲ مرداد ۱۳۸۵
چرا بعد از این همه مدت دوباره می خواهی به بندرعباس بازگردی؟
ناصر: خیلی دلتنگ بودم . از محیط آنجا خسته شده بودم. می خواهم تمام رفیق های قدیمی ام را پیدا کنم . "..."
می دانی هندوها هم بندرعباس را خیلی دوست دارند .آنها اعتقاد دارند اگر اتفاق بزرگی قرار است بیفتد مکانش جایی است با مشخصات بندرعباس . می گویند همه در آن روز آنجا جمع می شوند .
گل مینا: که جمع شدند برای خاکسپاری این گل پرپر شده مان...اما آیا منظور این بوده یا؟...
از سالهای اول حضورت در تهران اطلاعات دقیقی نداریم . از شرایط آن روزها بگویید.
ناصر: روزهای خیلی سختی بود . من یک اتاق کرایه کردم بودم از یک خانم مسن درمیدان امام حسین . در وضعیت سختی زندگی می کردم . تنها بودم . گاهی مجبور می شدم روی بام خانه بخوابم "..."
خب در این ده سال چطور با موسیقی جاری در هرمزگان ارتباط داشتی ؟
ناصر: کارهای بچه ها به دستم می رسید . مثلا اجرای مراسم یادبود "ابرام" که من از اجرای محمد شهسواری و اجرای ترانه ای از ابرام توسط گروه گاتا خیلی خوشم می آید .تنظیم آن کار را چه کسی انجام داده ؟
اگر اشتباه نکنم امین امینی . از آثار خودت کدام را بیشتر دوست داری؟
ناصر: بوی شرجی .
بوی شرجی شاید قوی ترین کار شما باشد . با این حال چرا بوی شرجی در بازار چندان موفق نبود ؟
ناصر: خب به خاطر این که تهیه کنندگی این اثر را من خودم به عهده داشتم و به همین دلیل بوی شرجی از سوی بسیاری از شرکت ها تحریم شد !
بسیاری از آهنگ های شما را بهنام ابطحی تنظیم کرده است آیا این انتخاب دلیل خاصی داشته است ؟
ناصر: بله . بهنام سالها در بندرعباس زندگی کرده و با موسیق هرمزگان هم به خوبی آشناست .
بسیاری از موزیسین های استان بر این اعتقادند که ما از نظر نوازندگی پیشرفت های خوبی داشته ایم ولی در خوانندگی نه ، نظر شما چیست ؟
ناصر: نه من موافق نیستم ! ما امروز خوانندگان خوبی داریم "..."
موافقید چند کار تازه از هنرمندان جوان بشنویم ؟
ناصر: بله !
از نوید قویدل یک قطعه ی فلامنکو می گذارم . با صدای توحدی ،" به اعجاز عشق تو ... "
ناصر:آهنگش از کیست ؟
نوید قویدل
ناصر: گیتار را هم خودش می زند؟
بله
ناصر: زیباست . باید سر فرصت این جوان ها را از نزدیک ببینم .
[آهنگی از هادی آرمین برایش می گذارم . "وقتی که رفتی امگه که رودم خدا به همرات ..."
ناصر بسیار مجذوب شده . ابروهایش را تا حد امکان بالا می دهد، با خطوط چهره تعجب اش را به ما نشان می دهد !]
ناصر: این هادی آرمین است !؟
بله !
ناصر: این را حتما برای من رایت کن [بعدها می گفت این چند هفته ی آخر زندگی در تهران همه اش همین ترانه را گوش می کردم]
مقداری از آرشیو من از موسیقی هرمزگان از زار گرفته تا مولودی و ... را با هم می بینیم و می شنویم .
ناصر : من هم همین ایده را دارم - چه خوب است که ما یک تیم تشکیل دهیم . من امکاناتش را دارم - دستگاه ضبط صدا و فیلم و...باید این چیزها را ثبت کنیم . یک ماشین می خریم و راه می افتیم توی کوره دهات ها ! صبر کن من بیایم بندر !
اهداف هنری که در بندرعباس دنبال می کنی چیست ؟
ناصر: به فکر ثبت یک موسسه فرهنگی هستم !
آیا این موسسه اجازه نشر هم دارد ؟ چون خیلی وقت است که ایده ای برای انتشار یک نشریه موسیقیایی خاص جنوب و هرمزگان را دارم . ولی فقط در حد یک رویاست ! چون مراحل خیلی سختی پیش رو دارد .
ناصر: خیلی خوب است با هم این کار را انجام می دهیم . من دنبال مجوزش را می گیرم .
[بعدها بیشتر در این باره حرف زدیم حتی راجع به جزئیات ، اصرار داشت نشریه موسیقی معنوی باشد سر این قضیه ساعت ها بحث کردیم .آخرین بار که گفتگوها داشت از جانب من ناامیدانه دنبال می شد. دستی به شانه ام زد ، خندید و گفت: نگران نباش این کار یک جوری انجام می شود که فکرش را هم نمی کنی !]
و کار موسیقی چه ؟
ناصر: می خواهم مثل قدیم کارهایم را بین مردم پخش کنم . می دانی ؟ اخیرا کار معنوی در موسیقی ممنوع شده است . من خیلی خوشحالم . می دانی چرا ؟ چون از این به بعد کارهایم خلوص بیشتری پیدا می کند . آنها را مثل قدیم [به رایگان] بین مردم پخش می کنم.
گل مینا: می دانی ؟ کار معنوی در موسیقی ممنوع شده است؟!!!!!!!!!!! عجب!!!!!!!!
موافقی باقی گفتگو را بعد انجام بدهیم . احساس می کنم سوال ها را خوب طرح نکرده ام .
ناصر: باشد من چند دفتر دارم که نوشته های خودم است آنها را می دهم بخوانی شاید آنها هم کمکت کند .
گل مینا: حالا این دفترها کجاست و آیا به دست سیاورشن رسیده یا نه؟ باید از خود او بپرسیم
[در حالی که آماده می شد برای رفتن]
این جمله را هم گوشه ای یادداشت کن شاید روزی به درد بخورد .
خداوندا توفیقی ده تا برای تو نیکو بنده ای باشم و به عشق تو نائل آیم که سرچشمه ی آرامش و هر آنچیزی است که به دنبال آنم .
منبع:سیاورشن
در پایان این که می خواستم با مطلب آخر سال وبلاگ را به روز کنم اما درج این گفتگو مهمتر و ضروری تر بود به همین دلیل سال را با شنیدن حرفهای ناصر به پایان می بریم و همینجا پیشاپیش نوروز را به شما تبریک گفته برای تک تکتان آرزوی موفقیت و بهروزی می کنم .
و سال را با کلام آخر ناصر و همکلام با او به پایان می رسانم.
خداوندا توفیقی ده تا برای تو نیکو بنده ای باشم و به عشق تو نائل آیم که سرچشمه ی آرامش و هر آنچیزی است که به دنبال آنم .
و عجیبه باز هم چه در سر داشتم و چه شد و این اتفاق بارها رخ داده....
برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(مصاحبه با ناصرعبداللهی ) بر روی همین لینک کلیک کنید
هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟