. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

مصاحبه ی تلویزیونی ناصر عبداللهی در برنامه ی حوض فیروزه ای

این متنی که خواهید خواند متن مصاحبه ی تلویزیونی ناصر عبداللهی عزیز است که چند سال پیش در ماه مبارک رمضان در برنامه حوض فیروزه ای از شبکه اول به صورت زنده به نمایش در آمد.  

دوست خوبمان مهدی(مدیر وبلاگ ناصریای بندر)زحمت جمع آوری آن رابه صورت نوشتاری کشیده و در اختیار وبلاگ ناصریا قرارداده است. 

 

با تشکر از ایشان از شما دوستان دعوت می نمایم این مصاحبه را بخوانید.  

روح مهربان ناصریامان جاویدان. 

  

 

ناصرعبداللهی 


--سلام خدمت شما دوست عزیز- 


*سلام و عرض خسته نباشید دارم خدمت شما و تمام تهیه کنندگان خوب و بینندگان عزیز این برنامه 

 


--یه مدتی بود که کم پیدا بودید کم کم داشتیم نگران می شدیم. 


*من کم سعادت بودم به این علت که مشغله های زیادی داشتم و سعادت این را نداشتم که قبل از حالا در تلویزیون در خدمت شما باشم 

 


--ناصر جان از سر زمین مادریت بگو، از این شروه خوان ها که چرا این همه با سوز میخوانند؟ 


*تمام سوز های عالم در هر موزیکی فقط از یک چیز حکایت دارد و آن هم فراق و دوری.مادر بزرگ من  شروه خوان خیلی خوبی بود و با لحن اصیل شروه می خواند و شروه هایش بیشتر جنبه نصیحت داشت ، نصیحت هایی مثل، شما وقتی بزرگ شدی و به جایی رسیدی باید خدا را از یاد نبری ،انسان باشی، همیشه قدر مردم را بدانی،با محبت باشیو همیشه و هر جا به رسولان خدا احترام بگذاری.خیلی از شروه خوان های بندر عباس عمرشان را به من و شما دادند و جوان هایی هستند مثل اسحاق احمدی، مثل رضا صادقی که در کنار اینکه موسیقی پاپ کار می کنند شروه خوانی هم می کنند.
 


--از ان وقتی که که شما بندر عباس بودی و عده ی محدودی شما را به عنوان هنرمند میشناختند تا وقتی که به تهران آمدی و معروف شدی چقدر  فرق کردی چقدر سعی کردی از نصیحت های مادر بزرگتان استفاده کنی؟ 


*من همیشه سعی کردم نصیحت های مادر بزرگم را سرلوحه قرار بدم و شما وقتی که خدا را فراموش نکنی بنده ی خدا را هم فراموش نمی کنی. 

 


--حرف دلت چیه ناصر جان؟ 


*دلم برای پدر و مادرم ،دلم برای خانوادم و دلم برای کوچه های خاکی محله ی مسجد بلال تنگ شده و هر چی باشم متغلق به آن خاک و لب دریا هستم و متعلق به همان جایی هستم که پله های ترقی من شده و من تا عبدالعباد این دینم را ادا میکنم و افتخار میکنم که بندر عباسیم.


--تا حالا رفتاری داشتید که در شان شما نباشه مثلا اینکه یک نفر به شما بگه که آقای عبداللهی از شما انتظار نداشتم؟ 

 


*پیش میاد یک وقتی هست سیستم عصبی شما تنظیم نیست فشار اضافی به آدم وارد میشه که با عث میشه که دوستی را از خودت برنجونی که امیدوارم دیگه پیش نیاد. 

  

--حالا شما پشیمانید :

 
*صد در صد
 


--نگران چی هستی ناصر جان؟ 


* من نگران ظهورم عزیز،اونم برای اینکه زمانی که ظهور شکل میگیره،همیشه فکر میکنم که آقا زمانی که میاد اولا ناشناسه،دوما این غربتی که برای امام حسین(ع) بود فکر میکنم صد هزار برابرش برای ایشونه. 

و با اون روش جدیدی که میاد فکر میکنم که درک نمیشه و بدا بحال اونهایی که نمیشناسنش و شاید عاشقانه همیشه دست به آسمونبلند می کنن و می گن  آقا بیا،آقا بیا وقتی میاد میگن نیا و قبولش نمی کنن.

این باعث اضطراب و ناراحتی و نگرانی من هست و بیشترین نگرانی من اینه.

 


--توی کارهایی که میخوانی و انتخاب میکنی چه دیدگاه هایی را در نظر میگیری ؟ 


*من سعی میکنم دیدگاه های احساسی ،فکری و عقلانی را در نظر داشته باشم. 

 


--فکر میکنی یه وقتی یکی از کسانی که بذر محبت بکاره خود شما باشید(بعد از اجرای قطعه ی حکمت- یکی هم پیدا بشه بذر محبت بکاره ) 


*من همیشه میگم که منتظر نباشید اون بیاد از خودتون شروع کنید.
 


--چه شاهکاری رو دوست دارید خلق کنید؟ 


*اگربتونم کاری رو بسازم که از شنیدن اون هر فردی متوجه حضرت خالق بشه اون شاهکار من میتونه باشه چون دریای ایمان به خدا انسان رو به آرامش و تکامل می رسونه.


--اگر به شما بگن که فقط 24 ساعت فرصت زندگی داری و بعدش باید به دیدار حق بری و هنوز به آرزوهایی مانند اینکه هنوز دختر و پسرت را داماد و عروس ندیدی،نرسیدی تو این 24 ساعت چیکار میکنی؟ 


*من همیشه طوری زندگی کردم به تبعیت از گفتار مولا شاید 1 ساعت دیگه نباشم و بچه هارو طوری تربیت کردم که روی پای خودشون وایسن پدر نه به عنوان یک تکیه گاه بلکه به عنوان یک مراقب و کمک نیرو باشه و نیروی اصلی ایمان به خدا باشه واون زمان هر دقیقه خیالم راحته.
 


--من همیشه مصاحبه های شما رو دنبال کردم و همیشه ذکر خیر کسانی که به شما محبت کردند رو میکنید ادم قدر شناسی  هستی؟ 


*سعی میکنم این طوری باشم حالا نمیدونم تا چه حد موفق بودم و بازم تاکید میکنم شکر گذاری از خدا شکر گذاری از بنده ی خدا هم هست 

 


--وحرف آخر؟ 

 
*امیدوارم قلبی سرشار از روزه داشته باشیم نه معده ای سرشار از  روزه. 

 


بندریوئی که این برنامه رو ادیدَ ن بُدونن  که ناصر عبداللهی همیشهَ یه بندرین. 


فکر مکنی  ما ایجا هُندیم تهرانی بودیم چوکُویِ دیگه ای هم هندن ایجا که باعث موفقیت استان ابودن خدا پدر و مادرشون را بیامرزت . 

    

 

 و اما کلیپ زیبای نازتکه کاری از دوست خوبمان مهدی را می توانید از طریق لینک زیر دانلود نمایید. 

  

کلیپ نازتکه با صدای ناصر عبداللهی  

  

عکس از: ویدا 


برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع ( مصاحبه با ناصرعبداللهی ) بر روی همین لینک کلیک کنید.   

 

 

 

 

هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟ 

     


 

موضوعات دیگر:  

 

  • مراسمها
  • مصاحبه با ناصرعبداللهی
  • مطالب نوشته شده توسط گل مینا
  • مصاحبه با نوید عبداللهی
  • عکسهای ناصرعبداللهی
  • و این بار او از ناصر می گوید
  • نقل قول از منابع دیگر
  • عضویت در گروه ناصریا
  • نقدوبررسی
  • یادمان
  • معرفی کتاب
  • مطالب نوشته شده توسط هومن
  • موسیقی
  • به سوی او
  • اخبار
  • دانلودوبرگردان آهنگهای بندرعباسی
  • نیک بیندیشیم
  • مناسبتهای خاص
  • دانلود فایل صوتی کنسرتهای ناصریا
  • دانلود آلبومهای ناصرعبداللهی
  • فال ترانه
  • حرفهای شما   

     

     

     

    برای بازگشت به صفحه اصلی کلیک کنید. 

     

  •  

    مصاحبه با ناصریا (سال۸۰-۸۱)- خنجر بر گرده ی هنرمندان

      

     ناصر عبداللهی هنرمند باشعور و روشن فکری است که حرف ها و نظراتش همیشه جالب و

     خواندنی است آنچه می خوانید ٬ گزیده ای ست از حرفها و نظرات ناصر در مورد موسیقی

     پاپ ایران و هنرنمایی او در این عرصه .

     

      به موسیقی کوچه بازاری نیاز داریم اما ...

     

     موسیقی ای که امروز در کشور ما رواج یافته ٬ عمدتا اهداف تجاری را دنبال می کند . ما به

     موسیقی کوچه و بازاری نیاز داریم تا بتوانیم در برابر موسیقی لس آنجلسی مبارزه کنیم

     اما الان حدود ۸۰ تا ۱۰۰ درصد کارهای موجود در بازار ٬ از این نوع موسیقی ست که به

     نظر من خیلی زیاد و نامتناسب است . باید به دیگر انواع موسیقی نیز مجال عرضه و حیات

     را داد متاسفانه ما الان داریم به سمت بی محتوایی و هجوگرایی پیش می رویم .

     

     جوان ها را دعوت میکنم .


      من جوانها را دعوت میکنم که خودشان سرمایه گذار کارهای خودشان باشند .

     الان برخی از تهیه کنندگان پیشنهاد میدهند : لس آنجلسی کار کنید ! اما ما نباید به این دام

     بیفتیم ٬ نباید دوباره به هجو گرایی برسیم .


     
     ستاره و ممنوعیت


     زمانی که ناصر عبداللهی در نظام جمهوری اسلامی  تبدیل به یک ستاره هنری می شود ٬

     او می خواهد برای اهداف این کشور کار کند و اثری ارائه دهد که بتواند جوانها را به سوی

     خودش  و موسیقی  مجاز در هنر ایرانی جلب کند . اما هنگامی که کار یک چنین فردی

     دچار ممنوعیت شده و اجازه ی پخش از رادیو و تلویزیون پیدا نمیکند ٬‌ آن وقت مشکلات و

     عوارض بسیاری به وجود می آید .ما الان میبینیم هنگامی که پخش کارهای ناصر عبداللهی

     و دیگر هنرمندان پاپ در تلویزیون و رادیو ممنوع میشود ٬ آنوقت جوان های ما به رسانه هایی

     همچون ماهواره رو ما آورند .و این به نفع اهداف فرهنگی نظام نیست . من به عنوان یک

     خدمتگذار مردم و نظام٬ فکر میکنم که این نوع حرکت ها را باید تصحیح کرد و باید دلسوزانه تر

     به اهداف فرهنگی  این مملکت نظر انداخت .


      خنجر بر گرده ی هنرمندان


     اگر فضای یک کنسرت بیش از حد شلوغ میشود و مردم به روی سن می آیند و به سبب

     ازدحام جمعیت ٬ اوضاع از کنترل خواننده خارج می شود ٬ این هیچ ربطی به خواننده ندارد .

     یا اگر پوشش مردم در سالن اجرای کنسرت ایراد دارد ٬ این هیچ ارتباطی به من خواننده ندارد .

     پس اگر در تلویزیون ناصر عبداللهی طرفداران زیادی پیدا می کند و دوستان عزیزی با خنجر

     خود گرده ی هنرمندان را زخمی می کنند ٬ بدانند پیکر هنرمندان متعهد ما ٬پیکر تمام کسانی

     که می خواهند برای این جامعه زحمت بکشند اگر زخمی بشود ٬در واقع نظام را زخمی کرده اند .

     نظام که از مردم جدا نیست .نظام یک نظام مردمی ست٬ پس تهمت زدن به مردم کار درستی

     نیست .


     فکر می کنند شبی بیست میلیون در آمد دارم !

     

     در آمد کنسرت های موسیقی آنگونه که برخی می پندارند ٬ نیست . مردم ما تصور می کنند

     که ناصر عبداللهی از اجرای کنسرت هایش شبی بیست میلیون تومان در آمد دارد . چرا که

     جمعیت حاضر در سالن را می بینند و با خودشان اینگونه حساب می کنند که تمامی در آمد های

     ناشی از بلیط فروشی به جیب خواننده می رود . این در حالی است که به خواننده تنها درصدی

     از این در آمد پرداخت می شود . جدای از این ٬ پرداخت دستمزد نوازندگان نیز به عهده ی من

     است .

     

    تهمت رشوه

     

     بعضی ها به من تهمت می زنند که گویا به خیلی جاها رشوه می دهم ٬ تا برای من اجازه ی

     برپایی کنسرت صادر کنند ٬ در حالی که این تهمت است .

     این مردم هستند که با استقبال گرمشان سبب می شوند تا کنسرت های من بصورت پیاپی

     در تهران و شهرستان ها اجرا شود . آیا ارشاد توان این را دارد که مردم را به حضور در کنسرت 

     فرا بخواند  ؟  آن جمعیتی که به کنسرت های من می آیند به خاطر ناصر عبداللهی می آیند .

     جالب است بدانید که همیشه از ما دعوت شده است و ما هرگز خودمان برای اجرای کنسرت

     اقدام نکرده ایم .

     

     گزارش سفر به لندن

     

     ما یک گروه جمع و جور شش نفری عازم انگلستان شدیم . هدف از این سفر برپایی یک یا

     چند کنسرت برای ایرانی های ساکن انگلستان بود . روز ۱۴ اسفند از ایران خارج شدیم و

     ۱۹ اسفند به ایران برگشتیم . مجموعا پنج اجرا طی سه روز داشتیم که یک اجرای ما برای

     کارکنان سفارت ایران بود ٬ قیمت بلیط نیز  ۱۵ پوند بود . در سالن شهرداری لندن با گنجایش

     سه هزار نفر برنامه ی خودمان را اجرا کردیم که البته نیمی از سالن پر شده بود .

     

    گزارش سفر به دبی

     

    من بعد از بازگشت از انگلستان و چند روز استراحت ٬ عازم دبی شدم . کلا سه خواننده ی

     ایرانی از داخل کشور در فستیوال مهرجان دبی شرکت داشتند . آقای حسین زمان ۱۲و۱۳

     اسفند آقای محمد اصفهانی ۱۹و۲۰ اسفند و من ۲۰ و ۲۱ اسفند کنسرت هایمان را اجرا کردیم .

     تبلیغ زیادی برای کنسرت من انجام نشده بود . درست در همان روزی که یکی از خوانندگان

     سرشناس لس آنجلسی در باشگاه النصر کنسرت داشت ٬ من در محل برگزاری فستیوال

     مهرجان دبی روی سن رفتم و استقبال مردم بسیار عالی بود . این در حالی بود که آن

     خواننده ی لس انجلسی از طریق شبکه های تلویزیونی فارسی زبان ماهواره ای تبلیغات

     گسترده ای را انجام داده بود .

     

      منبع: مجله ی مهد ایران      سال ۱۳۸۰-۱۳۸۱      منبع اینترنتی: اهل دریا


     

    هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟ 

     


    برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(مصاحبه با ناصرعبداللهی ) بر روی همین لینک کلیک کنید