خدا رو خیلی دوست داشت.
به ماورا الطبیعه خیلی علاقه مند بود.
ساده بود.
حس ششم قوی داشت.
میگفت بعد از رفتنم بازهم با شما زندگی میکنم.
نمیدونم!اما انگار همیشه هستی!.
ناصر خیلی عزیزی.
همیشه شکسته نفسی میکردی و میگفتی ما هنوز باید خیلی راه بریم.
اما حالاخودت خیلی خوب میدونی که خیلی ها رو تو داری راه میبری...
ترانه و ملودی: ناصرعبداللهی
با صدای: ناصر عبداللهی
انسان غافلن
اگه یک روز برسه زمین به جام آسمون.
اگه یک روز برسه محشر و ای دنیا تموم.
اگه یکدفه بکنت خدا ای دنیا زیر و رو.
اگه هم جدا ندنتن زن از مرد و شو ا روز.
انسان غافلن/والله که انسان غافلن
*******
آدمی لحظه به لحظه به طرف مرده اریت.
راهی بی همن چه بهته که وا یک خنده بریت.
دل وا ای ثروت و ای دنیای فانی خو نبنت.
دلخو یک لحظه وا او خالق عادل خو ببنت.
انسان غافلن/ والله که انسان غافلن
*******
آدمی که همه ی عمر فقط بی خو اگینت
روی گنبد گناهوش با غرور و کبر انینت
آدمی که از یه چک خونن و آبن چه اگیت؟
وقتی هم مرد ابو خوراک صد کرم چه اگیت؟
انسان غافلن/ والله که انسان غافلن
*******
آدمی به پول انازت یا به قامت یا به زور؟
پول که بادن قامتم اشکینت و پیر ابوت و کور
یه روزی هم مرگ اتات و روح اریت از قامتش
زیر خروار فراموشی اکردن بی تنش
انسان غافلن/ والله که انسان غافلن
*******
آدمی وقتی افهمت که دگه دیرن براش
حالا او رو اسب تسخیرنو خشخاشن هواش
جون اکنت تا عمر ادیت به خاطر مال و منال.
عاقبت هم نادونه که امونت یا که زوال.
انسان غافلن/ والله که انسان غافلن
برگردان به فارسی
اگر یک روز زمین به جام آسمان برسد
اگر یک روز محشر شود وکار دنیا تمام گردد
و اگر خداوند به آنی زمین را زیر و رو کند
و دیگر شب و روز و زن و مرد را از هم جدا نسازد.
انسان غافل است/به والله که انسان غافل است.
*******
آدمی لحظه به لحظه به طرف مرگ میرود
راهی برای همه است و چه بهتر که این مسیر را با خنده به پایان ببرد
دل به این ثروت و دنیای فانی و زودگدر نبندد.
ودل را به خالق عادل ببندد.
انسان غافل است/به والله که انسان غافل است.
*******
این آدم که همه ی عمر فقط خودش را میبیند.
بر روی گنبد گناهانش با غرور و کبر مینشیند.
آدمی که از قطره ای خون و آب تشکیل شده است چه میخواهد بگوید؟
و آنگاه که مرد و خوراک صدها کرم گردید چه خواهد گفت؟
انسان غافل است/به والله که انسان غافل است.
*******
آدمی به پولش مینازد؟ یا به قامتش یا به زور؟
پول که بادیست و قامت هم پیر میشود و شکسته خواهد شد.
یه روزی هم مرگ میآید و روح از قامت و جسمش برون خواهد شد.
و تنش را زیر خرواری از فراموشی خواهند انداخت.
انسان غافل است/به والله که انسان غافل است.
*******
آدمی وقتی میداند که دیگر برایش دیر شده است.
حال او روی اسب تسخیر است و خشخاش است هوایش
جان میکند تا عمرش را در راه کسب مال و منال از دست میدهد.
تازه باز هم نمیداند که میماند یا زوال و نابود میشود.
انسان غافل است/به والله که انسان غافل است.
*چون دسترسی به متن اصلی این ترانه مقدور نبود این ترانه شنیده شده و متن آن نوشته شده در صورت وجود اشکال،ضعف از این حقیر بوده است.*
برای دانلود این آهنگ می توانید بر روی دو لینک پایینی کلیک نمایید.
لینک مستقیم (انسان غافلن با صدای ناصر عبداللهی)
سایر دانلودها:
هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟
۷نوشتهء واپسین:
مدیریت وبلاگ:
هرگونه پیشنهاد انتقاد یا درخواست خود را می توانید به دو صورت به اینجانب ابلاغ نمایید.
۱: از طریق همین وبلاگ و کلیک بر روی قسمت ( نظرات)
۲: از طریق ارسال نامه الکترونیکی
آدرس ایمیل مدیروبلاگ ناصریا : sanieh_shomar@yahoo.com
در ضمن با آدرسهای زیر نیز می توانید به ناصریا بیایید.
هر کدام را که راحتترید به خاطر بسپارید.
یا حق.
یاد اون زمون بخیر!
یاد اون زمون بمونه که دلو سیا نهسته
گپ ا غیض و بی وفایی ضجه و جفا نهسته
یاد اون زمون بمونه که دلو وا هم نزیکه
بین آدمو صداقته ایکده ریا نهسته
***
یاد اون زمون بمونه که سروره جای غصه
دل ما وا غم غریبه دردو بی دوا نهسته
یاد اون زمون بمونه اون زمون که مه رفیقه
باشه شومومو شبو تار مه توی خفا نهسته
***
یاد اون زمون بمونه که بهاره زندگانی
بلبل صدا خاش دل گنگ و بی صدا نهسته
شمع مهربونیومو تو دلو فروغ ایشسته
تو فروغ نور جونت دوری از خدا نهسته
دوری از خدا نهسته دوری از خدا نهسته
***
یاد اون زمون بمونه که دلون بهار محضه
همه راستی و درستی حرفی از خطا نهسته
همه جا تو هر نگاه عروج عشق و آدمیت
آدمی تو زندگی خو ایکه بی بها نهسته
یاد اون زمون بمونه ایکه رنگ اینهه دنیا
آدمی رها ا رنگه ایکه مبتلا نهسته
بوی دستومورفاقت نور چشمومو نجابت
آه....
پایونه قصه ی بودن خاشه و بلا نهسته
پایونه قصه ی بودن خاشه و بلا نهسته
برگردان به فارسی:
یاد آن زمان بماند (یاد آن زمان بخیر)که دلهای ما سیاه وتیره نبود
حرفی از قهر، غیض و بی وفایی ضجه و جفا نبود
یاد آن زمان بماند که دلها به هم نزدیک بود
بین آدمیان صداقت وجود داشت و اینهمه ریا نبود
***
یاد آن زمان بماند که جای غصه سرور بود
دل ما با غم غریبه بود و دردهایمان بی دوا نبود
یاد آن زمان بماند ان زمانی که مه رفیق بود
(باشد)که شام های ما تاریک میشد ولی مه در خفا و پنهان نبود
***
یاد آن زمان بماند که بهار بود زندگانی
بلبل خوش خوان دل گنگ و بی صدا نبود
شمع مهربانی هایمان در دلها فروغ داشت
تو فروغ نور زیبایش دوری از خدا نبود
دوری از خدا نبود
دوری از خدا نبود
***
یاد ان زمان بماند که دلهامان بهار محض بود
همه راستی و درستی حرفی از خطا نبود
همه جا در هر نگاهی عروج عشق و آدمیت
آدمی در زندگانیش اینهمه بی بها نبود
یاد ان زمان بماند که دنیا اینقدر رنگ نداشت
انسان رها از هر رنگ و آلایش بود واینگونه مبتلا نبود
بوی دستهامان رفاقت نور چشمهامان نجابت
پایان قصه بودن خوش بود و با بلا همراه نبود
برای دانلود این آهنگ [اینجا] کلیک کنید.
سایر دانلودها:
هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟