. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه...

هنوز نفس می کشید... یک ، دو ، سه ، چهار...

چشمهایش اما برق همیشگی را نداشت، نگاهش مضطرب بود و قلبش مملو ء از تشویش.

دخترک کوچکش بیخبر از همه جا راحت و سرخوش از هر حادثه به این آن سو و آن سو می دوید و صدای خنده کودکانه و معصومانه اش همه جارا پر کرده بود بی آنکه در باورش بگنجد روزی حضور امن پدر را در خانه نخواهد داشت..

به همسرش گفته بود بارها و بارها ..فاطمه جان شاید روزی من بروم و ... اما هر بار فاطمه با اشک و بیتابی توان گفتن را از او ربوده بود..

حتی به خواهر فاطمه نیز سپرده بود : زمان رفتن من نزدیک است اگر روزی برنگشتم مواظب فاطمه و بچه ها باش.. 

و به دوستانش گفته بود: به زودی مسافر هستم و زمان سفرم نزدیک است خودتان را آماده کنید و...

کسی نمی فهمید و نمی دانست که او این چیزها را از کجا می داند اما او می دانست و باید می رفت...

ساعتها و ثانیه ها به سرعت می گذشتند و زمان پرواز نزدیک و نزدیکتر می شد...

دلشوره اش نیز هم...

بچه هایم؟ تکلیف انها چه می شود؟ نوید؟! آره ! نویدم دیگر مرد شده او هست! اما! اما او نیز جوان است پدر می خواهد حامی همدم دوست! می خواهد!

چشمان مهربانش به عکس نازنین افتاد دختر نوجوان و نازنازیش! چیزی در درونش فرو ریخت! دختر نوجوانم چه می شود ؟ اینده اش زندگیش و نامی...؟

چقدر چشمانش شبیه خودم است! آیا روزی می تواند همچون من بخواند؟

صدای تیک تاک ساعت در فضا می پیچید و زمان حادثه نزدیک و نزدیکتر می شد...

ندایی در درونش بانگ می زد: برخیز ناصر برخیز! باید بروی! وقت تنگ است ناصر...برخیز!

و او برخواست و رفت... قدمهایش آرام بود و درونش مملو ء از تلاطم!

اما آن صدا! رسا بود و مطمئن!... عشق تو حقن ولی دنیا پر ناحقن...

می دانست که سفر سخت است و راه دشوار!

اما باید می رفت!... وقت رفتن بود و باید می رفت...

تمام آنچه بر او گذشته بود همچون فیلمی بر پرده سینما از جلوی دیدگانش می گذشتند...

سختیها ، مصیبتها ، آه ها ، دردها ، نامهربانیها و نا جوانمردیها...

 

ناصریا تو که تا حالا غمت دیده از هیچ کس خوشی نتدیده از همه کس بدت دیده ...

 

ولی به راستی که چقدر همه را دوست می داشت بی ریا و بی کینه و چه نیک انتخاب کرده بود او را! قدرت لایتناهیی بی انتها و آن شکوه استوار را...

 

دل من یه روز به دریا زد و رفت پشت پا به رسم دنیا زد و رفت ... یه دفعه بچه شد و تنگ غروب سنگ توی شیشه فردا زد و رفت... حیوونی تازگی آدم شده بود به سرش هوای حوا زده و رفت...

 

پس چرا ترس؟ چرا واهمه؟ چرا هراس؟ چرا غصه؟ آری باید می رفت...

قدمهایش محکم و محکمتر از همیشه بود،دیگر نگران همسر و فرزندانش نبود،دیگر نگران گریه ها و التماسهای مادرش نیز نبود چون او صدایش می کرد و حسی مطمئن درونش فریاد می زد او که با من است با آنها نیز هست ...برو ناصر برو... ناصریا ا دنیا دلت بریده..

 

nasseria

 

از خانه بیرون می زنم اما کجا امشب

شاید که تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب

پشت ستون سایه ها روی درخت شب

می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب

ای ماجرای شعر و شبهای جنون من

آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب

می دانم آری نیستی اما نمی دانم

بیهوده می گردم به دنبالت چرا امشب

هر شب تو را بی جستجو می یافتم اما

نگذاشت بی خوابی به دست آرم تو را امشب

ای ماجرای شعر و شبهای جنون من

آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب

هرشب صدای پای تو می آمد از هر چیز

حتی ز برگی هم نمی آید صدا امشب

ها سایه ای دیدم شبیهت نیست اما حیف

ای کاش می دیدند چشمانم خطا امشب

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه

بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه ها را یک نفس هم نیست

شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی آرم تو که می دانی از دیشب

باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب

ای ماجرای شعر و شبهای جنون من

آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب...

 

و اینگونه بود که یک سال پبش در چنین شبی ناصریا رفت آرام و مطمئن ...

و اما صدای شکستن و عظمت پروازش تا ابد ماندگار شد و داغش نیر هم...

 

ناصر، علی یارت دست حق به همراهت....

نیک مرد خوب خدا.

 

 

 عکس از ویدا 

 


برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(یادمان )بر روی همین لینک کلیک کنید. 

 

   

هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟ 

    

 

موضوعات دیگر:  

 

  • مراسمها
  • مصاحبه با ناصرعبداللهی
  • مطالب نوشته شده توسط گل مینا
  • مصاحبه با نوید عبداللهی
  • عکسهای ناصرعبداللهی
  • و این بار او از ناصر می گوید
  • نقل قول از منابع دیگر
  • عضویت در گروه ناصریا
  • نقدوبررسی
  • یادمان
  • معرفی کتاب
  • مطالب نوشته شده توسط هومن
  • موسیقی
  • به سوی او
  • اخبار
  • دانلودوبرگردان آهنگهای بندرعباسی
  • نیک بیندیشیم
  • مناسبتهای خاص
  • دانلود فایل صوتی کنسرتهای ناصریا
  • دانلود آلبومهای ناصرعبداللهی
  • فال ترانه
  • حرفهای شما   

     

     

     

    برای بازگشت به صفحه اصلی کلیک کنید. 

     

  • به اطلاع دوستانی که برای مراسم سال ناصر قصد مسافرت به بندرعباس و حضور بر سر مزار ناصریا را دارند می رسانم که مراسم های اولین سالگرد پرواز ناصرعبداللهی عزیز روزهای ۲۴ و ۲۵ اذر ماه در بندرعباس برگزار خواهد شدو مراسم چند روز جلوتر برگزار می شود .

     

    پس فراموش نکنید ۲۴-۲۵ آذر ۸۶ در بندرعباس

    نظرات 55 + ارسال نظر
    MARKZ پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 19:20 http://www.thiefyourheart.blogfa.com

    من ناصریا رو خیلی دوست داشتم
    سالها بود که موسیقی ایران مثل اون به خودش ندیده بود
    فقط میتونم بگم حیف....زود آسمونی شد

    اشو پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 20:11 http://www.genoogh.com

    فدات

    احسان پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 21:11 http://havaynasser.blogsky.com

    سلام

    یه حالی دارم که نگو یه حالی دارم که نپرس

    همین

    جاوید ناصریا

    گندم پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 21:20 http://banooye-shabnampoosh.blogfa.com

    دلتنگ دلتنگم
    بی تاب بی تابم
    بیدار بیدارم
    امشب نمی خوابم...

    فاتحه نثار روح پاک ناصریا

    فرناز پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 22:31 http://ww.f-efzal.blogfa.com

    کاش میشد یه جا دور هم جمع بشیم و بازم گریه کنیم !

    یاسمن(جند قدم نزدیکتر به خدا) پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 22:34 http://mehrabooni-sedaghat.blogfa.com

    خدا رحمتش کنه.

    دوستداران اسحاق احمدی جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:25 http://eshaghmusic.blogfa.com

    سلام

    وبلاگ دوستداران اسحاق احمدی آپدیت شد


    ( عشق بی پایان ... )

    منتظر عاشقان ناصریا هستم ...

    لیدا جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:26

    عشق تو حقن

    ولی دنیا پر ناحقن

    از همه کس بدت دیده

    از هیچکس خاشی نتدیده ...

    روحش انشالله با ائمه اطهار مشهور بشه

    اسحق احمدی جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 06:27

    افسوس...

    آبجی سمیه جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 06:55 http://www.boghz1.blogfa.com

    سلام.خوبید.من اولین بار میام اینجا.اینجا چرا همه فکر می کنن ناصر پیش ما نیست مگه هنوز صداش رو نمی شنوید.ناصر شاعر محبوب من بود و هست ...او هنوز پیش ماست

    sepideh جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:12 http://deltange-naseria.blogsky.com

    سلام مینا جان، خسته نباشی گلم ...

    دلتنگ ناصریا آپدیت شد با :

    365 حسرت را، همچنان می کشم بدنبالم ......

    www.deltange-naseria.blogsky.com

    موفق باشی ....

    sepideh جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:17 http://deltange-naseria.blogsky.com

    سلام مینا جان

    امروز صبح بعد از این همه که دیروز و دیشب گریه کرده بودم ولی دوباره با پست غم انگیزت بغضم رو شکستی ....

    خیلی جاش خالیه نه ؟؟؟؟؟

    من دیروز خیلی دلتنگش شده بودم ....

    بطوریکه هرچی گریه می کردم احساس می کردم بغضم بزرگتر شده و گلوم رو بیشتر فشار میده .....

    چه سخت بود اون روزها
    چرا اینطوری شد ؟؟؟

    ناصر واقعاً حیف بود و حیف شد ...........

    کاش دوباره دور هم جمع می شدیم و دوباره با آهنگاش بغضمون رو می شکستیم، گرچه شکسته نمیشه .........

    این پستت رو لینک می کنم.

    موفق باشی عزیزم ..........

    خدا ناصر رو رحمت کنه ..........

    فقط میخوام به ناصر بگم که خیلی دوسش دارم، خیلی ...........................

    برای شادی روحش، فاتحه ای قرائت می کنیم.

    علیرضا جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:54 http://www.ahmadsani.blogfa.com

    تو ای عشق او را به دریا ببر
    منتظر قدمهای گرمتان هستم .علیرضا

    مهران جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:28

    خداحافظ، همین حالا
    همین حالا که من تنهام
    خداحافظ به شرطی که بفهمی، تَر شده چشمام
    خداحافظ کمی غم‌گین، به یاد اون همه تَردید
    به یاد آسمونی که مَن و از چشمِ تو می‌دید...
    اگه گفتم خداحافظ، نه این که رفتنت ساده‌ست
    نه این که میشه باور کرد دوباره آخرِ جادّه‌ست
    خداحافظ واسه این که نبندی دِل به رویاها
    بدونی بی تو و با تو، همینه رسم این دنیا
    خداحافظ، خداحافظ، همین حالا خداحافظ
    سکوتی سرد همه وجودمو گرفته..

    الهام جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:25 http://sofalin.blogsky.com

    هنوز زنده ام و زنده بودنم خاریست

    به چشم تنگ نا مردم زوال پرست...

    رضا پیکرنگار(گل یاس) جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 14:22 http://negarnews.blogfa.com

    سلام .
    ممنون از اطلاع رسانیت.
    موفق باشی.

    نرگسی جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 19:05 http://nargesi.blogfa.com

    سلام مینای عزیزم

    دلتنگشم

    داغش هیچ وقت فراموش نمی شه

    ...

    مهرگان جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 20:10 http://bandarmehr.blogfa.com

    سلام
    ممنون از یاد آوریت

    مننم آپم


    موفق باشی

    ایلیا جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 20:49 http://albaloo70.blogfa.com

    سلام
    ناصر واقعا اینارو می دونست؟؟؟
    اگه می دونست از کجا؟
    فعلاخدافظ

    ناصر خیلی چیزها رو می دونست
    افسوس که...
    نشناختیمش!

    nazliy جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 21:06

    salam
    minaye golam khaste nabashi
    chi benevisam akhe cheshmam jaeiro nemibine az geryeo deltangi mordim rohesh shad
    khodaya akhe cheraaaaaaaa,vai bar ma dor az on taghat nemiyarim

    Orod شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:02 http://www.cheshmaye-barooni.blogfa.com

    سلام مینا جان
    بسیار متاثر کننده بود . همزمان با بیماری پدرم بودو هرگز این ایام از خاطرم نمیره.
    سرشار احساس نوشته بودی و واقعا دین مطلب رو ادا کرده بودی...
    رفتن ناصر رفتن روح از موسیقی ایران زمین بود...
    مینا جان در مورد مراسم در تهران برنامه ای در پیش نیست؟ اگه بتونیم با کمک سایر دوستان یک سالگرد در تهران و درخور شان ناصریا برگزار کنیم چقدر زیباست.
    منتظر جوابت هستم دوست عزیزم
    من هر بار لحظه شماری میکنم شما مطلب جدیدی در وبلاگ قرار بدی.
    سایه پروردگار طنین انداز لحظه هات باشه
    خدانگهدار

    سلام
    ممنون از لطف و محبت شما
    پیگیر هستیم تا ببینیم در تهران مراسمی برگزار خواهد شد یا خیر
    به محض اینکه خبری شد حتما در وبلاگ درج خواهم کرد.

    سحر شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:52

    سلام مینا جون
    منم با نظر orod کاملاموافقم اگه بشه به اتفاق اعضاء گروه یه مراسم در تهران برای ناصر برگزار کنیم عالی میشه، درضمن در مورد مراسم بندر عباس فقط ساعت دقیق مراسم اونجا رو اگه بعدا بهمون بگی ممنون میشم.
    باتشکر
    سحر

    سلام
    برگزاری مراسم در تهران هزینه های خیلی بالایی رو می طلبه من جمله اجاره سالن و.. که بدون کمک شرکتهایی چون دارینوش آوای نکیسا و شرکتهای فرهنگی دیگه ای که از دوستان و همکاران ناصر هستند امکان ناپذیره و گمان نمی کنم ما به تنهایی قادر به برگزاری مراسم در تهران باشیم
    اگر می خواهید در این زمینه کمکی بکنید با دارینوش و آوای نکیسا تماس بگیرید و درخواست کنید برای ناصر مراسم سالگرد بگیرند
    اگرتعداد تماسها زیاد باشه احتمال برگزاری مراسم بالا می ره.

    تقی شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 14:49

    سلام بر تمامی دوستداران ناصر

    اگر از طرف مسئولین برای سالگرد ناصر مراسمی در تهران برگزار نمیشه حتمابه فکر برگزاری مراسم بزرگداشتی در تهران باشیم چون امکان سفر به بندر عباس برای همه میسر نیست . متشکرم

    هومن شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 15:57

    مینا جان واقعا خسته نباشی.
    حالا نوبت تون ناصر/ حالا یالا تا وقتی اته/ پابه بجک تا قوت اته /حالا یالا هورو زودبه.
    حالا یالا پاشو زودباش...
    افسوس...

    پا به ناصر عزیز دلم.....

    گندم شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 22:24 http://banooye-shabnampoosh.blogfa.com

    یادمون نره شب سالگرد پرواز ناصر شمع روشن کنیم .

    [ بدون نام ] یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 07:15

    از این به بعد ماه آذر یادآور ناصر هست و غم و حسرت رو به دل مینشونه مگه آذر ۸۵ از یاد میره اون همه دلشوره اضطراب ۱ ماه دعا کردن ۱ ماه دلخوش بودن به برگشتن ناصر آه چه روزهایی بود فقط ناصر رو جستجو میکردیم آخرین خبرها رو از سایت ها بگیریم به دکه روزنامه فروشی که میرسیدیم مجله ها رو میخوندیم شاید خبر از بهبودی ناصر بشنویم ۱ ماه خبر گرفتن از حال ناصر ۱ ماه به فکر ناصر بودن ۱ ماه صدای ناصر شنیدن ۱ ماه خبرهای متفاوت از حال ناصر شنیدن ایکاش نمی شنیدیم آخرین خبر ناصر ...

    مهران یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 18:19



    موا برم تنها بشم تنها فقط وا سایه خوم
    ساعت تلخ رفتنن مه خوب افهمم غا یخم
    دو روز تلخ زندگی قصه تلخه مردنه
    دو رو خوشیه زندگی دنبال خو وا گور بردنه


    رفتی و با رفتنت روح هممون رو با خودت بردی ناصریا..
    پابه ناصر عزیز دلم ..بلند بش ناصریا..



    بندرجاسک یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 20:25 http://www.jaski.ir

    کجاها که نپیچیده بود صدای چوک محله‌ی سیدکامل!
    اگه امتحان نداشته باشم میرم بندر...

    علی یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 20:30

    با سلام
    اگر سالن نتونیم بگیریم یک مسجدو یک اعلامیه رو که میتونیم
    برای کسی که ده سال اینجا زندگی کرد
    آیا نباید یه مجلس یادبود گرفت
    این میتونه کوچکترین دین ما باشه در حقش
    پس بسم الله

    ا - م یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 21:02

    در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

    سلام و صلوات نثار روح ناصر خوب و مهربان

    احسان یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 22:01 http://havay nasser.blogsky.com

    سلام به دوستان گلم

    می خواستم بگم که هر کدوم از دوستان گل گروه ناصریا و....... آماده همکاری با وبلاگ هوای ناصر هستند منو خبر کنند


    جاوید ناصریا

    برای شادی روحش فاتحه ای قراعت کنیم

    محسن یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 22:07

    مدیر عزیز سلام و خسته نباشید

    خواستم بگم که من برای ناصریا یه شعرکوتاه گفتم

    اما نمی دونم اینو باید به قسمت‹ حرفهای شما › بفرستم یا نظرات.؟

    البته اگه شما اجازه بدید.

    سلام
    شما شعر و تو قسمت نظرات بنویسید اگه مطالب خوبی غیر از شعر شما به دستم برسه شعر شما رو همراه با دو یا سه مطلب دیگه تو یه پست (حرفهای شما) خواهم نگاشت وگرنه که در قسمت نظرات منتشر خواهد شد

    فرامرز / پشت این پنجره ها دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:22 http://nasser-ia-fatemeh.blogfa.com/

    شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
    مگر مساحت رنج مرا حساب کنید
    محیط تنگ دلم را شکسته رسم کنید
    خطوط منحنی خنده را خراب کنید
    طنین نام مرا موریانه خواهد خورد
    مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید
    دگر به منطق منسوخ مرگ می خندم
    مگر به شیوه دیگر مرا مجاب کنید
    در انجماد و سکون پیش از آن که سنگ شوم
    مرا به هرم نفس های عشق آب کنید
    مگر سماجت پولادی سکوت مرا
    درون کوره فریاد خود مذاب کنید
    بلاغت غم من انتشار خواهد یافت
    اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید.
    ...
    سلام به خواهر خوب و همبغضم مینا.دل نوشته بسیار زیبا که اشاراتی به واگویه های درونی انسان بزرگ و معنوی و متصلی به نام ناصر نازنین و عزیز دارد را قدر می نهم و سپاسگزار این همه بزرگانه هایت هستم به سهم خویش....درست نوشته ای که نشناختیمش.
    راستی امروز سالگرد وداع بابک بیات عزیز بود و گویا هیچ خبر و مراسمی نشد و تنها روزنامه ایران در صفحه آخر خود یادی از او کرد.همشهری را هم ندیده ام.

    سلام
    قدر ننهادن به هنر و هنرمند در کشور ما چیز تازه ای نیست...

    در ان شهری که مردانش عصا از کور می دزدند
    من خوشدل محبت جستجو کردم...

    فرهاد دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:02

    سلام به خواهر عزیز و غمدیده
    میگن سخنی که از دل برآید؛ لاجرم بر دل نشیند
    واقعا خوندن این مطلب داغ دل رو تازه کرد. حالا ما چطور باید غم عزیزان رو بدوش بکشیم . . . خدا میدونه .
    راستش اگه قراره مراسمی در تهران داشته باشیم باید این مطلبو در وبلاگ قرار بدید تا همه بتونند نظر بدن.
    من فکر میکنم یه مطلب در وبلاگ قرار بدید تا اگه قراره که با شرکتهای آوای نکیسا و دیگران تماسی حاصل بشه همه دسترسی داشته باشند. صحبت کردن در قسمت نظرها شاید ما رو به نتیجه کلی در خصوص مراسم سال نرسونه. بازم شما خودتون صاحب اختیارید .
    از تلاش خستگی ناپذیر شما سپاسگذاریم
    ((((((((((((مـــانـــــدگــــــــار نــــــــاصـــــــریــــــا))))))))))

    سلام
    پیشنهاد خوبیه حتما در اولین فرصت بررسیش می کنم.

    الهام دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:52 http://sofalin

    بنظر من نظر علی خوبه
    میتونیم یه مسجد رو در نظر بگیریم و پسترهاشو از دارینوش تهیه کنیم
    تقریبا مثل مراسم ختم ناصر در مسجد شهرک قدس...

    مهران دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 14:37

    سلام به همه دوستان
    گل مینای عزیز فرصت چندانی نداریم من فکر میکنم همه دوستان همکاری لازم رو واسه مراسم سالگرد داشته باشن..بندر عباس که خیلی ها نمیتونن برن لا اقل تهران یه کاری انجام بدیم..صدا سیما که به کلی فراموش کرده ..استاد مسلم موسیقی بابک بیات رو به این زودی یادشون رفت..انقدر خاک سرده؟؟؟؟؟؟؟باور نمیکنم..
    حداقل خودمون دور هم جمع بشیم واسه سالگرد..پس کجان اون ادمهایی که ادعای رفاقت میکردن؟فقط روزای اول بود که تو مراسم های مختلف می اومدن واسه خود نمایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    با اقای سجادی کاش تماس میگرفتیم.
    حیف ناصریا حیف...


    بچه ها بشماریم تا شب یلدا حاضرین؟پابه ناصر عزیز دلم..

    فرامرز دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 21:05 http://nasser-ia-fatemeh.blogfa.com/

    ظهر امروز خبرگزاری مهر اعلام کرد که مراسم یادمان بابک بیات عزیز در ساعت ۴ بعد از ظهر جمعه در خانه هنرمندان برگزار می شود.برگزار کننده مراسم هم خانه "سینما "است و از مراکز مرتبط با "موسیقی " تا این جا گویا کاری صورت نگرفته است!
    در باره ناصر نازنین و بیات عزیز که در آواز و موسیقی جدای از تکنیک ناب،سخت و عجیب دلبسته حس آثارشان بودم و در یک ماه خزانی شدند اگر شد چند خطی خواهم نوشت.
    هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق


    مینا سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:31 http://mina13427.blogfa.com

    آن روزی کــه آغــاز راه بــود
    رسیدن چه نزدیک می نمود
    و حــال مــن در میـانه ی راه
    به پایان رسیده ام

    اومدم برای خداحافظی حلالم کن
    [ناراحت][گریه][بدرود]

    [ بدون نام ] سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 13:13 http://ahledarya.blogsky.com/

    هنوز هم رنج سفری دور و دراز را به دوش می کشم .

    .....
    به روزم

    علیرضا سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 13:14 http://www.ahmadsani.blogfa.com

    سلام به دوستان خوبم به خصوص مینا جان
    وبلاگ احمد ثانی آپدیت شد.منتظر حضور گرمتون هستم

    سیامک سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 15:05

    سلام

    من با نظر تقی موافقم . برگزاری مراسم در تهران
    از هر نظر لازمه . البته در بندر عباس بر سر مزارش
    هم لازمه که به همت همشهریان دوستدارش قراره
    برگزار بشه.ولی تهران رو فراموش نکنیم . میتونه دقیقا روز سالگرد باشه تا اونهایی که دوست دارن بتونن هر دو شو شرکت کنن.

    جاوید ناصریا

    مارال سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 21:30

    سلام دوستان عزیز مراسم ناصر عزیز فقط مزارش برگزار می شود یا جایی هم هست که یادواره ناصر عزیز را گرامی بداریم؟

    ن.ه سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 22:41


    سلام عرض می کنم به همه دوستان خوبم مخصوصا
    گل مینا عزیزم.
    این اولین یادداشت من است اما من یک تازه وارد
    نیستم. من تقریبا از همان ابتدای تا سیس وبلاگ
    با شما همراه بودم . من هم یکی از دوستداران
    بیشمار ناصر عبداللهی هستم. در سوگش بسیار
    گریه کردم مثل همه شما. بیمار شدم.
    من هر شب به این وبلاگ سر می زنم و با همه شما
    اشنایی دارم . لطفا مرا در جمع صمیمی و عاشق
    خود پذیرا باشید.
    .................جاوید ناصریا....................

    سلام به شما دوست گرامی
    به جمع دوستداران ناصریا خوش امدید

    [ بدون نام ] سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 23:14

    دیروز در برنامه نشانی شبکه جوان به زیبایی از بابک بیات یاد شد..امیدوارم در مورد ناصریا هم همینطور باشه..و همینطور مراسمی برای سالگرد ناصریا برگزار بشه..
    یادش گرامی

    از طرف شهرام چهارشنبه 7 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 14:03

    سلام
    برگزاری مراسم تو مسجد بی فایدس ما که نمی خوایم جمع بشیم جایی گریه کنیم و سخنرانی گوش بدیم! ما می خوایم از هنر و شخصیت ناصر تقدیر بشه اونم به صورت کاملا شایسته و مراسم امسال پایان همه چیز نباشه و سالهای دیگه هم برای ناصر مراسم سالگرد گرفته بشه اون هم یه مراسم کاملا هنری مثل ارسباران.
    پس باید به فکر تالار باشیم و یه مراسم هنری شایسته نه مسجد و سخنرانی و...
    این نظر منه.
    شهرام

    ویدا چهارشنبه 7 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 14:05

    سلام دوستای گلم

    مراسم سالگرد بابک بیات همین جمعه در خانه هنرمندان برگزار می شه.

    به این امید که مسئولین به فکر سالگرد ناصر عزیزمون هم باشند...

    ناصر جان؛
    بری هزار سال هم بشه چشم انتظارت می مونم...

    [ بدون نام ] چهارشنبه 7 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 16:39

    مگه مسجد چشه اتفاقا مسجد بهترین جا هست هم کم خرجه هم همه براحتی میان

    ن. ه چهارشنبه 7 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 23:45

    سلام دوستان و همراهان عزیزم.
    به نظر من حتی اگر مسئولین هم برنامه خاصی را
    ترتیب ندهند ما عاشقان ناصر نبایدبیکار بنشینیم
    زیرا زیاد به انان امید داشتن اشتباه بزرگیست.
    مگر از همان ابتدا چه کار قابل توجهی انجام دادند؟
    از زمان به کما رفتنش تا تشییع پیکرش تا اطلاع
    رسانی در مورد علت فوتش و در این یکسال عدم
    دستگیری ضاربین و قاتلینش .
    من ساکن تهرانم ؛ صداو سیما که هیچ حتی من
    با توجه به دسترسی ام به شبکه های استانی و
    شبکه خلیج فارس باز هم می بینم که در استان
    هرمزگان هم به او توجه لازم نمی شود.
    حالا چه سری در میان است فقط خداوند علیم به
    ان اگاه است.
    ..................جاوید ناصریا..............................

    مانا..... پنج‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:42 http://www.rosebaran.com

    این دل سر به سایش می نزد نبود تو را .......
    دیوانه گشته بس که نبود تو بر در و دیوار سایه می شود ........ شمع یادت هنوز کور سوی زنده نمای شهر است.
    باورم نیست نیستی و داریم بر سر نبودت چانه میزنیم انگار ....... که امروز باشد یا فردا ....... درتهران یا بندر عباس ....... خدایا ...... یعنی رفت؟
    ناصر رو میگم ....... یعنی یک ساله که رفته؟ پس چرا داغ من گرم گرمه ...... مثل نگاش که هنوز می سوزونه .......؟؟؟
    چرا؟؟؟ این همه چرا توی سر من بعد از نبود او چه میکنه؟؟؟

    زهرا جمعه 9 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 19:47

    سلام

    دوستداران ناصر-جوانان بندر عباس ننشینید شاید آخرین فرصت باشه که یک مراسم باشکوه بتونیم برای ناصر برگزار کنیم .اگه اینکارو بکنیم شاید راه برای سالهای بعد هم باز بشه. دوستداران میلیونی
    ناصر رو هم خبر کنیم با تلفن - ایمیل - sms- آگهی روزنامه و ... چون همه اونا به این وبلاگ دسترسی
    نداشته یا ازش بیخبرن . تهران و بندر عباس


    یادش گرامی- جاوید ناصریا

    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد