. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

گزارشی از مراسم چهلم و یا یابود ناصرعبداللهی در تهران

بعد از این که یکی از دوستان کامنت گذاشت و اعلام کرد فردا برای ناصر مراسم یادبود برگزار می شه با آوای نکیسا تماس گرفتم و اونا این خبر و تایید کردند.

گویا آوای نکیسا این مراسم و ترتیب داده .

زمان مراسم: فردا یک شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۵ ساعت ۴ تا ۶ فرهنگسرای کانون

آدرس: تهران خیابان ولی عصر بالاتر از شهید بهشتی خیابان ابن سینا خیابان شایان پارک شفق فرهنگسرای کانون

منتظر دیدار تک تکتون هستم.

 -----------------------------------------------------------------------------------------------

مراسم یادبود ناصریا یک شنبه 29 بهمن 85 تهران فرهنگسزای شفق

مراسم چهلم ناصریا در تهران

مراسمی بود ساده و محقر اما صمیمی و دوستانه

انجا چیزی نداشت جز

و کسانی  در این مراسم شرکت کرده بودند که قلبشان مملو ء از مهر ناصریا بود.

مجری برنامه محمود شهریاری بود و مثل همیشه اجرایش خوب.

واحدی نیز آمد و خاطره سفرش به بندر عباس و ابو موسی را تعریف کرد و بعد فیلم ضبط شده ناصر را پخش کردند که مربوط به اولین نمایش تلویزیونی او بود در سال 74 و آهنگی بود برای آقا ابوالفضل عباس.

دو نفر از نوازنده های گروه ناصریا به نامهای مهران سراجیان و بابک بروجردی چند قطعه بدون کلام از کارهای ناصرو اجرا کردند که خوب غم انگیزترینشان قطعه ناصریا بود

اهورا ایمان شاعر معاصر و همکار ناصر در بوی شرجی از او گفت و گفتند کسان دیگر نیز چون او.

اما جدی ترین حزن مراسم زمانی بود که رضا صادقی خواننده جوان و محبوب بندرعباسی بعد از کمی صحبت کردن در مورد ناصر و جاودانگی او و همچنین انتقاد از مسئولان به دلیل ندادن مجوز آلبوم ناصر پیش از رفتن او گفت :حالا دیگر مجوز این آلبوم به چه درد او می خورد؟

رضا صادقی در مراسم چهلم ناصر در تهران

و بعد  قطعه خداحافظ را برای ناصر خواند

خداحافظ همین حالا همین حالا که من تنهام خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام...

اگه گفتم خدا حافظ نه این که رفتنت سادس نه این که می شه باور کرد دوباره آخر جاده اس

خداحافظ به شرطی که نبندی دل به رویاهام بدونی بی من و با من همینه رسم این دنیا...

و بعد با صدایی مملو ء از بغض گفت و این ترانه رو هم می خوانم برای استادم و ماندگارترین صدای ایران

و بعد خواند

نارد ز یادم اون لحظوونی که با تو بودم و ...

صدای گریه ...

و بعد پخش شد همین آهنگ با صدای ناصریا و باز هم اشک و باز هم بغض...

و اما نیلوفر لاری پور نیز اشعاری برایش خواند و مهرداد نصرتی نیز دوقطعه محذون را برایش اجرا کرد.

و در انتها نیز آهنگ دعای ناصر با صدای اسحاق احمدی پخش شد و حسن ختامی بود برای این مراسم ساده اما بی ریا و پر مهر.

در این مراسم هنرمندان دیگری نیز حضور داشتند از جمله علی لهراسبی مجید اخشابی مهدی مقدم یاور اقتداری فرشید نوابی شهرام امیری بنیامین مجید رضا زاده علی سرشار اکبر آزاد داریوش شهریاری کیارش مهران سراجیان عبدالجبار کاکایی حسین متولیان فرهاد جواهر کلام و...

بماند که در مورد این مراسم و زمان برگزاریش نه تنها مطبوعات و رسانه ها چیزی نگفتند بلکه حتی فیلمبرداری از مراسم نیز انجام نشد!!!

و چیز دیگری ندارم بگویم جز بغض.

و این که کاش ناصریا نمی رفت.

راستی یادم رفت بگم! با وجود این که اطلا ع رسانی نشده بود و به قول آقای شهریاری اکثرا اس ام اسی اومده بودند اما سالن پر بود و کسانی مثل رضا صادقی هم سر پا مونده بودند!

که البته بعدا یکی جاش و بهش داد.

و خیلی از بچه های وبلاگ هم بودند که من از دیدنشون واقعا خوشحال شدم!

یکی از دوستداران ناصریا و دوستان ما از اصفهان خودش رو به این مراسم رسوند.

دیدن قلبهای مهربان و عاشق شما در این مراسم بهترین خاطره ء من از این مراسم بود.

 



عشق .. مهر و صفا .

هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟  

  


برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(مراسمها ) بر روی همین لینک کلیک کنید 

 

>>>برای بازگشت به صفحه اصلی کلیک کنید<<<

نظرات 54 + ارسال نظر
ویدا شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 17:18

بالاخره .....!!!!!!!!!!!!

ا-م شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 20:55

سلام
گفته بودم که بعد از ۲۲ بهمن برگزار می شود.
ممنون از همه ی زحمتکشان.

sepideh شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 23:23

همه بیاین منتظریم!

ali یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:27 http://p-m-c.tk

salam mina khanum .
hei dobare be in gholamali alamshahi gir bedid bande khuda dasht midoeid betone az shahrdary Ja begire valy nemidadand ta fahmid melat shakian dast jonbund ta hame betonid estefade bebarid.

man shakhsan az maramesh lazat bordam . albate adame basafayi bud.

dar akhar Be Hamaton Khush Begzare

شیوا یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:39

شیوا یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:22

نمیدونم چی بگم !
راستش یه ذره میترسم .
میترسم از اینکه بعد از فردا ......
نمیدونم آیا باز م به یاد ناصرمون یه جا جمع میشیم؟

به امید دیدار همه عاشقان

پرند یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:47

زنده باد نام و یاد ناصریا
تا همیشه
تا صدا هست
و
نغمه های آسمانی در فضا جاری .........
ناصریا !

سمیرا یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:32

سلام
آوای نکیسا کجا بود به خدا اون روزی که من زنگ زدم به علمشاهی یه جوری باهام حرف زد که انگار اصلا ناصر و نمی شناخته
این وسط همه به فکر اسم در کردن خودشونن
فقط این و می دونم که باعث و بانی این مجلس یه نفر نیست

[ بدون نام ] یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:34

مطمئنید ادرس درسته ؟
من تهران رو خوب نمی شناسم . الان که زنگ زدم نکیسا گفتن نزدیک میدان یوسف آباده !
درسته ؟‌همون جا می شه ؟

هادی یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 15:34 http://www.persianpetition.com/sign.aspx?id=f09cd457-33df-4c66-9

سلام
از اینکه برای زنده ماندن نام و یاد ناصریا مطلب مینویسید متشکریم.

از اینکه لینک اعتراض به مشکوک بودن مرگ ناصر عبدالهی در وبلاگتان گذاشتید متشکریم.

با تشکر از شما

الهام دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:34

سلام مینای گلم و همه دوستان خوبی که امروز در مراسم ناصر شرکت کردند...مراسم ناصر مثل خودش ساده و بی آلایش بود اما عمیق... وسیع و ... وقتی فیلم اقبال واحدی پخش شد بی اختیار اشکم سرازیر شد... چقدر ساده بود این جوان خوب بندر...

هومن دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:37

سلام خواهر گلم مینا.
ناصر شناس ها کجایید؟
آنهایی که میگفتید مراسم یادبود برگزار نمیشود من میدونم!!!.
خیلی خوشحالم که مراسم برگزار شد و مرهمی بود بر زخم عاشقان ناصریا در تهران.
واقعا
ناریت ز یادم اون لحظوونی که با تو بودم.
مینا جان خسته نباشی.

فاطمه دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:28

مینای خوبم ..چی بگم ؟ فکرکن این همه مدت منتظر مجلسی
بودم که برایش بگیرند ودرست در همین روز من دانشگاه ، کلاس داشتم
سر کلاس تمام غصه هایم را گریه کردم بی آنکه کسی بفهمد وبه تو و همه کسایی که اونجا
رفتین غبطه خوردم ..غبطه خوردم ..خوش به حالت مینا ..خوش به حال همه
شماهایی که آنجا رفتید و هوای او را نفس کشیدید...خوشا به حالتان
مینای خوبم کاش از آنجا بیشتر بگویی...کاش دل غمدیده مرا با حرفهایت آرام
میکردی....از آنجا برایم بگو ...از آنجایی که حسرت یه لحظه اش را داشتم..
و چه ساده من لیاقت آنجا را نداشتم....چقدر دلم گرفته..به همه شماهایی که آنجا رفتید
غبطه میخورم......خوشا به حالتان..کاش بیشتر بگویی...

عزیزم دیگه چی بگم؟

[ بدون نام ] دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:46

سالم
ممنونم که شما هم از این مراسم نوشتید
من هم در این مراسم بودم
روحش شاد و یادش جاودانه

پرند نیلگون دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:41

ممنون بابت همه یادهایی که از ناصریامون می کنین .
خداوند رحمتش کنه !
با ناصریا به روزم !

پرند نیلگون دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:43

www.parnian7.persianblog.com

لاله دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:32

سلام گلم خوشحا لم مراسم برگزار شد.ثابت شد بهشونبرای عاشقای ناصر هیچ کاری دست نیافتنی و محال نیست.منتظر عکسها هستیم.نظرات بخش نظر سنجی را هم چک کن .فدات

سکوت دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 18:19

مینا گلم سلام
منم تو مراسم بودم تو سالن اومدم بوست کردم
یادته که ؟ نه؟
واقعا بابت همه زحمتات ممنون گل من
گل مینای من

[ بدون نام ] دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:35

سلام مینا جون !
بچه ها جای همتون خالی خیلی خوش گذشت، خیلی خیلی، اصلا یه چیزی بود انگار بیشتر بغضی که داشتم خالی شد.
فقط میدونم که ناصر خیلی حیف شد خیلی حیف.............

نوید سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 00:54

سلام . خسته نباشی مینا جان . واقعا گل کاشتی . سایت خیلی خوب و پر بیننده هستش . من هر جا میرم . ازم راجبه سایت میپرسن . لینک انجا رو می دم . موفق باشی

سلام نوید جان ممنون از لطفت ایشالله روح پدر از من راضی باشه

sepideh سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:26

سلام مینا جون !
بچه ها جای همتون خالی خیلی خوش گذشت، خیلی خیلی، اصلا یه چیزی بود انگار بیشتر بغضی که داشتم خالی شد.
فقط میدونم که ناصر خیلی حیف شد خیلی حیف.............

مهدی سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:34 http://WWW.LOBOV.BLOGFA.COM

سلام..خسته نباشی...خیلی خوشحالم از اینکه بالاخره مراسم برگزار شد....من که نبودم ولی دلم باتون بود..از همون روزی که ناصر رفت دل من هم رفت با این تفاوت که ناصر یه جای خوب رفت ولی دل من به سرگردانی...خسته نباشی مینا جان..یا علی

شیوا سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:22

سلام مینا جون
از آشنائی حضوری تو خرسندم.دیروز دوست داشتم بیشتر بات صحبت کنم و به هم نزدیکتر شیم ولی تو اون حال و هوا ....

از اینکه با خبر رسونیت خیلیها رو به آرزوشون رسوندی ممنون
کاشکی نوید هم اونجا بود
کاشکی ......
هنوز دلم پر دردو چشام پر از اشکه
برنامه هامو تنظیم کردم انشاءالله ۷ فروروردین برای خونه جدیدش گل میبرم.دلم میخواد اون روز به اندازه یک سال طولانی بشه تا بتونم بیشتر کنارش باشم

شیوا سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:37

راستی دوشنبه واسه کاری به بیمارستان هاشمی نژاد رفتم.

میدونستم بالا رفتن از پله ها سودی نداره
میدونستم ناصرم دیگه اونجا نیست
میدونستم تمام اتاقهای ICU پرده های کشیده داره
میدونستم که نباید برم بالا
ولی یهو دیدم دم پنجره های ICU دارم راه میرم و دعا میخونم و گریه میکنم
اصلا یادم نبود که دیگه نیست.
یکی از پرستارها رو که ضمن بستری مادرم آشنا شده بودم دیدم ناخودآگاه به سمتش رفتم تا خواهش کنم پرده اتاق ناصرم رو بالا بزنه و ببینمش
و اونجا بود که تازه یادم اومد؛ یادم اومد که دیگه همه چیز تموم شده
یادم اومد که دیگه ناصر عزیزمون نیست
یهو اون راهرو ها رو تو روز ۲۹ آذر دیدم ؛چقدر پردرد
چرا دلمون آروم نمیشه؟
من که تردید ندارم اون بالا ترین آسمونهاست
پس چرا بازم بیقرارم
از خدا میخوام به خانواده عزیزش صبر وافر بده و قدرت تحمل این درد

فرهاد سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:38

با سلام. خیلی خیلی متشکر از مینا خانم بخاطر اطلاع رسانی خوب و بموقع واقعا جای خالی ناصر رو یکشنبه تو مراسم احساس کردم . خوشحالم از اینکه تونستم به مراسم برسم . چیزیکه هست اینه که ما همه بهمدردی نیاز داریم چون بتنهایی نمیشه این مصیبت رو بدوش کشید و مطمئنا ناصر عزیز اولین و آخرین نخواهد بود. این مراسم واقعا تذکر و توجه به درون خودمون بود و اینکه تا زمانیکه در بینمون هستند قدرشناس محبت این عزیزان باشیم نه پس از مرگشون

پرند نیلگون سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:44 http://www.parnian7.persianblog.com

مینای عزیز
ممنون از لطف خیلی زیادی که نسبت به من داری !
جاوید باد نام و یاد ناصریا!
در مورد عکس هم باید توی وبلاگت ، توی بخش مدیریت وبلاگ ، گزینه ارسال تصویر رو انتخاب کنی . بعدش اون جا آدرس عکس مورد نظر رو که توی کامپیوترت داری بذاری . اون وقت تصویر در اون بخش قرار میگیره . اما یه چیزی : تصمیمت رو بگیر و یه تصویری رو بذا که میدونی حالا حالاها نمی خوای عوضش کنی . چون خودم واقعا برای این کار به دردسر افتادم و یه جوری کلک زدم !!!
موفق و پیروز و شاد باشی .
حتما احساس کردی که این جا شده زیارتگاه روزانه ما !

پرند نیلگون سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:47

راستی عکسی که واسه پست قبلی گذاشتی از ناصریا ، خیلی خیلی قشنگه !
همینطور اون عکس کوچولو که گوشه وبلاگته !
دستت درد نکنه واقعا!
زنده باد نام و یاد ناصریا ، تا همیشه !

اسحاق احمدی سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:22

سلام...
ای کاش تهران هم بودم...
از همتون به خاطر محبت بی دریغتان که به استاد دارین به سهم خودم ممنونم... موفق باشین.

sepideh سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 13:18

وای که چقدر این غم بر دلم سنگینی میکنه. امیدوارم قاتلای ناصر هرجا که هستن خیر از عمر و زندگیشون نبینن خدا الهی به زمین گرمشون بزنه. آخه چرا این داغ و به دلمون گذاشتید خدا لعنتتون کنه که دل ما رو اینجوری شکستید. الهی بمیرید، الهی آب خوش از گلوتون پائین نره همینطور که از گلوی ما پائین نمیره. دارم میسوزم. دارم آتیش میگیرم از دوری ناصر. چرا ؟ چرا باید به این زودی میرفت؟ خدایا خیلی دلتنگشم خیلی، دارم می میرم .............. خیلی زود رفت و با مرگ بی حساب شد.

ا-م سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 15:42

ما آمدیم
سرشار از عشق و اندوه و درد
بی ریا
مثل ناصر
که بی ریا برای علمدار رشید عشق خواند و گریه کردیم.
زنده باد عشق که رهژویانش را سربلند کرد
برای همیشه.
با تشکر از همه ی زحمتکشان مراسم یادبود.

آیلین سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 15:46

Salam Mina jan,merci az hame zahamati ke baray ein weblog mikeshi.
Nemidounam chi begam,kheyli mikhastam man ham basham,vali natounestam va kheyli moteasefam.
Bazi mavageh sokoot behtarin darmane har dardi hast.
ُaz tarafe man ham be khaevadeye Naser e aziz tasliyat begoo,pls.
SHad bashi.

انعکاس آب چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 13:40

مینا جون سلام
و یه سلام هم به همه طرفدارای ناصریا
من هم از طرفداران ناصرهستم و تو مراسم ارسباران هم حضور داشتم اما به دلایلی به نت دسترسی نداشتم و نتونستم بیام و به اینجا سر بزنم.
از آشنایی باهاتون خوشحالم و امیدوارم همیشه انسجام خودتون رو حفظ کنید.
غم رفتن ناصر غم سنگینیه امیدوارم با همدلی با هم بتونیم تحملش کنیم.
مینا جون ممنون از وبلاگ خوبت

! چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 18:23

یه آدمی احمق که اسم خودش و گذاشته وبلاگ نویش و حاشیه نویس در مورد ناصر چرت و پرتایی گفته که من وقتی خوندمشون واقعا کفرم در اومد لطفا بیاین ادبش کنیم.
http://www.hashieha.blogfa.com/

گل مینا چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 18:36 http://adambarfi1.persianblog.com

بازم چها رشنبس و بازم دلم گرفته بازم دارم غرق می شم تو سکوت سرد این شب دلگیر بازم یه چهار شنبه دیگه و آسمون ابری شهر ما حکایت از دلهای تنگی می کنه که دیگه چهار شنبه ها براشون عذابه.
بازم چهار شنبس و...
یا دیگه زندگی یه رنگ دیگس یا دل ما دل نیست...

الهام چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 20:17

سراغ آدرسی که دوستمون داد رفتم...حاشیه نویس...اگر بقیه خبراشم مثل اطلاعاتش درباره ناصر باشه که هیچ ...ولی اگر اینطور نباشه!!! به هر صورت ماها باید دیگه فولاد آبدیده شده باشیم...ما شایعات از این بدترو درباره ناصر عزیزمون پشت سر گذاشتیمو عزتشو ثابت کردیم ...بنابراین دیگه بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم... حالا ما طوفان هستیمو دیگران در مقابلمان می لرزند...

شیوا پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:38

سلام عزیزم

آخه این بیچاره (حاشیه نویس) که حال گرفتن نداره

قبلا خدا این کار رو کرده

مگر نه زیر و رو کردن و نوشتن چنین مزخرفاتی از عهد دقیانوس تا امروز کار کدوم آدم عاقلی میتونه باشه؟؟؟

فقط نبش قبر پهلوان تختی رو بخونید قضیه حله

پیشنهاد میکنم اگه کسی روانکاو مجرب ؛ نه کارش از این حرفا

گذشته روانپزشک مجرب میشناسه بهش معرفی کنه .

بانوی شبنم پوش پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:25 http://http://banooye-shabnampoosh.blogfa.com/

http://banooye-shabnampoosh.blogfa.com/
گندم منتظر شماهاست .

فاتحه یادمون نره .

لاله پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 16:45

سلام.گلم من منتظر آدرسم.جواب حاشیه نویسم دادم فدات

دیشب فرستادم که نرسید بهت؟؟؟؟
همراه با یه کلیپ برای ناصر؟

پرند نیلگون پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 20:18 http://www.parnian7.persianblog.com

شب جمعه ست . دارم به صدای ناصریامون گوش میدم ..........
رحمت بر روان پاک ناصریا ! تا ابد در یادمان جاوید خواهد ماند .
تویی لیلی ، تویی مجنون ، تویی تلخ و شیرین
همه جا ، تو همه رنگ ، تویی تویی تویی فقط خدا

فاطمه پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 20:32

گل عزیزم مینا سلام
امشب شب جمعه است و با هم برای ناصریا فاتحه می خوانیم.از اینکه برای مراسم چهلم خبرمون کردی تشکر میکنم.مراسم با حالی بود و یک چیزی که در این مراسم برایم جالب و دلگرم کننده بود حضور بعضی از افراد خوب بود. خیلی بودند ولی در آن میان آقای مهندس میرزایی متخلص به (شیدا) را دیدم که از دوستان جنوبی شاعر و نویسنده ناصریا است.البته او در این سایت و سایت سیاورشان گاهی کامنت میگذارد که آن را از یک بیت از اشعارش شناختم. او با نام ا-م کامنت میگذارد. راستی ناصریای ما واقعا چه دوستان خوبی دارد خوش به حالش.
دوست عزیزم واقعا ناصریای ما دوست داشتنی است و من از همین جا دست تمامی دوستدارانش را می بوسم.
تو را هم خیلی دوست دارم چون با جان و دل برای ناصر یا تاش می کنی.
خلاصه عقده های دلم در مراسم باز شد.
خدا او را رحمت کند.

اس اح پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 21:09

سلام...
بچه ها خواهشن به نوشته های : حاشیه نویس : توجه نکنین . خوندمشون خداییش اشتباه بود...بزرگش نکنین.

ویدا جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:00

سلام
این حاشیه نویس خودش هر چی که دوست داره می نویسه و جالب این که به نظرات دیگران هم احترام قائل نیست!!!
من خودم به شخصه براش مودبانه توضیح دادم که در اشتباهه. ولی صبح که رفتم خبری از کامنت من نبود. به نظر من حق با آقای احمدیه! بهتره که توجهی نکنیم. چون نرود میخ آهنین در سنگ...!!!
ممنون از وبلاگ خیلی خوبت مینا جان. امیدوارم شاهد موفقیت روز افزون وبلاگ ناصریامون باشم.

شیوا جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:00

سلام مینا گلم

بالاخره موفق شدم کلیپ رو هم از ایمیل و هم از خود سایت save کنم
مرسی عزیزم از راهنمائیت
ومرسی از همه عزیزانی که با جون و دل کارای زیبای خودتون رو به اون بزرگ تقدیم میکنید
دلم میخواد از اون بالا همه این کارا رو این عشقارو ببینه
ولی فکر کنم نمیبینه
آخه جائی که اون داره مگه دلش میاد رها کنه و به ما سر بزنه؟
گمونم اینقدر بهش خوش میگذره که اصلا یادش نیاد کجا بوده.
مثل بچه ای که یادش نیست قبل از تولد کجا بوده.
دلم خیلی واسش تنگه
درسته که اون موقع ها دنبالش نگشتم و پیداش نکردم اما از همون اولین بار که تو صبح بخیر ایران دیدیمش همه خانواده عاشقش شدیم.وقتی اولین آلبومش اومد از خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجیدم و به دوستام میگفتم:دیدید گفتم به
بالاها میرسه ؟.اما حالا میبینم اون موقع داشت سعی میکرد
بره بالا و حالا موفق شد یعنی ۲۹/ آذر
این بالا نشینی و این موفقیت رو بهش تبریک میگم
و چون تردید ندارم الان در محضر عزیزان خداست ازش میخوام
تا واسطه بین من و بزرگان باشه.
یعنی این نوشته های کج و کوله منو میخونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ناصریا جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:54

سلام مینا خانم
خانمی این دانلود مراسم چهلم ناصر چقدر طول میکشه؟
یه کارت ۵ ساعته من تموم شد اما کلیپ تا ۳۰٪ رفته بود؟
مگه چند ساعت طول میکشه؟
منتظر جوابت هستم قربونت

شما حتما اون ۲۹ مگی رو انتخاب کردین شما اونی که با کیفیت کمتر هست و انتخاب کن
۴.۵ مگه نیم ساعته دانلود می شه .


برای دانلود این فایل به صورت WMV و با کیفیت ۱۰۰ kbps روی دانلود کلیک کنید
.
<لینک مستقیم>
-=[DOWNLOAD]=-
۴.۵ Mb

رو این کلیک کن(دومی)

مهران جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 13:49

مهربون چشاتو واکن آخه باورم نمیشه
نگو که میخوای بخوابی و بری واسه همیشه
مهربون چشاتو واکن زوده که تنهام بزاری
به خدا دلم شکسته واسه من بخون قناری
قاصدک خبر آوردش تو میخوای دوباره خوب شی
اون بهم نگفت قراره مهمون دم غروب شی
قاصدک چرا نگفتی ؟ که دیگه بر نمیگرده
دل من میگه دروغه حرفاتو باور نکرده
چه غریبونه قناری پراتو بستی و رفتی
آخرم راز دلت رو به غریبه ها نگفتی
ای قناری مهاجر با صدات زنده می مونم
تو دیگه صدات گرفته حالا من برات میخونم
داغ تو رو دل من موند می سوزم تا ته دنیا
دریا حالتو می پرسه چی بگم به موج دریا
مهربون دیگه خدافظ بعد تو بهار خزونه
دیگه بعد تو قناری نمی خوام کسی بخونه
بعد تو همیشه زنده من دیگه خونه به دوشم
برا بغض ناصریا ......
... تا ابد سیا می پوشم

کجایی ناصریا؟روحت شاد...

...

لاله جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 15:45

سلام گلم واست پست کردم دریافت کردی حتما خبرم کن خیالم راحت بشه.فدات

ممنون عزیزم .
به دستم رسید حتما خبرت می کنم.

گل مینا جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 16:17 http://adambarfi1.persianblog.com

ویدا جون حاشیه نویس دو روزیه باکلاس شده کامنتا رو پاک نکرده!
نمی دونم حالا نیومده نت یا این که تصمیم گرفته دموکراسی و رعایت کنه!
من مرده ء تفکرات این بچه ام .
حالا صد رخمت به مطلبی که در مورد ناصر نوشته !
حداقل کی دو مورد درست و توش گفته بقیرو ببین چه کرده!!!
http://www.hashieha.blogfa.com/

جک!!! مال یه دقیقشه!

بانوی شبنم پوش جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 23:48 http://http://banooye-shabnampoosh.blogfa.com/

نارد ز یادم اون لحظه انی که با تو بودم
آتش عشق تو دامنی زد به تارو پودم

لاله دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 16:32

سلام گلم عکسهارو دیدم هرچند کامل باز نشد.فدات

الهام سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:08

حاشیه نویس تعطیل!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به سلامتی=))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد