. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

ناصریا رفت!

ناصریا پرواز کرد صدایی که گرمی صدایش  زمستان سردمان را تابستان می کرد و عطر حضورش خزان را بهار. 

 

ناصریا رفت اما نه از دلها و یادها بلکه جاودانه شد و مانگار .

او رفت پرواز کرد به جایی که بدانجا تعلق داشت به آغوش خدا و ما ماندیم و اندوه نبود او ما ماندیم  وغم هجرت او ما ماندیم و سکوت شقایق ما ماندیم و چشمی منتظر و دلی بیقرار

ناصریا رفت نا صریارفت و دل ما با خود برد او رفت و ...

چه شبها که با صدایش آرام گرفتم چه لحظه ها که همراه غم صدایش گریستم .

چقدر تکرار کردم با او ...بروید ای دلتان نیمه که در شیوه ء ما مرد با هر چه ستم هر چه بلا می ماند...

چه شب تلخی بود چهارشنبه ۲۹ آذر ماه ۸۵ ساعت ۲۰:۵۰ دقیقه . صدای تلفن و گفتگوی برادرم با مخاطب آن سوی خط . چی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!! کی؟!!!!!!!!!!!! و سکوت!!!!

اضطراب تمام وجودم را گرفت با و حشت پرسیدم :چی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ناصر عبداللهی....

شکه شده بودم باورم نمی شد نه امکان نداشت ناصر هوای رفتن داشت اما نه حالا به این زودی به این جوانی نه دروغ است او هرروز با من است هر لحظه صدایم می زند و در دلتنگیهایم می خواند:

 پشت این پنجره ها وقتی بارون می باره وقتی آهسته غروب تو خونه پا می ذاره وقتی هر لحظه نسیم توی باغچه ها میاد توی خاک گلدونا بذر حسرت می باره ...

نه ۱نه!نه! ممکن نیست واقعیت ندارد همچنان شکه ام ومبهوت! نگاه برادرم را غم پوشانده به من نگاه کرد فهمیدم می خواهد چه بگوید همین ۱ ماه پیش بود که شبی به من گفت می خوام برم ناصر عبداللهی و پیدا کنم و باهاش مشورت کنم برای کارم راستی چرا ناصر نمی خونه؟!!!

به هم خیره مانده بودیم و بعد وقتی برادرم حال مرا دید بی آنکه گوشی را به من بدهد قطع کرد!

و....

نوشتم دل من یه روز به دریا زد  و رفت پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

زنده ها خیلی براش کهنه بودند خودش و تو مرده ها جا زد و رفت

اما دریغ از یک قطره اشک!

عکسهایش را نگاه کردم صدایش را گوش کردم اما باز هم !

نمی خواستم باور کنم نه این یک کابوس است تا اینکه ساعت ۵ صبح در وبلاگ سیاورشان خواندم :

ناصر....آ که هیچ خوشی نتدیده

و شکست بغضم......گریه کردم گریه کردم اما دردم و نگفتم تکیه دادم به غرورم تا دیگه از پا نیفتم

چه ترانه بی اثر بود مثل مشت زدن به دیواراولین فصل شکستن آخرین خدانگهدار ....

دست تکون دادن آخر توی اون کوچه ء خلوت بغض بی وقفه آواز گریه های بی نهایت.........

 


 برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(مطالب نوشته شده توسط گل مینا ) بر روی همین لینک کلیک کنید    

 

 

موضوعات دیگر:  

 

  • مراسمها
  • مصاحبه با ناصرعبداللهی
  • مطالب نوشته شده توسط گل مینا
  • مصاحبه با نوید عبداللهی
  • عکسهای ناصرعبداللهی
  • و این بار او از ناصر می گوید
  • نقل قول از منابع دیگر
  • عضویت در گروه ناصریا
  • نقدوبررسی
  • یادمان
  • معرفی کتاب
  • مطالب نوشته شده توسط هومن
  • موسیقی
  • به سوی او
  • اخبار
  • دانلودوبرگردان آهنگهای بندرعباسی
  • نیک بیندیشیم
  • مناسبتهای خاص
  • دانلود فایل صوتی کنسرتهای ناصریا
  • دانلود آلبومهای ناصرعبداللهی
  • فال ترانه
  • حرفهای شما 
  •  

     

     

    برای بازگشت به صفحه اصلی کلیک کنید.

     

     

     

    هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟