محمدعلی بهمنی غزلسرای بزرگ دههی هفتاد، علاوه بر غزلهای ماندنی، ترانههای خوبی نیز دارد. بهار، بهار یکی از این ترانههاست. شاید بهاریترین ترانهی تمام این سالها!
بهار، بهار!
بهار بهار
پرنده گفت یا گل گفت؟
خواب بودیم و
هیچکی صدایی نشنفت!
*
بهار، بهار صدا همون صدا بود
صدای شاخهها و ریشهها بود
بهار، بهار چه اسم آشنایی!
صدات میاد اما خودت کجایی؟
وا بکنیم پنجرهها رُ یا نه؟
تازه کنیم خاطرهها رُ یا نه؟
*
*
بهار اومد لباس ِنو تنم کرد
تازهتر از فصل شکفتنم کرد
بهار اومد با یه بغل جوونه
عیدُ آورد از تو کوچه تو خونه
(حیاطِ ما یه غربیل
باغچهی ما یه گلدون
خونهی ما همیشه
منتظر ِ یه مهمون)
بهار بهار یه مهمون قدیمی
یه آشنای ساده و صمیمی
یه آشنا که مثل قصهها بود
خواب و خیال ِهمه بچهها بود
یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صُب نشده غروب بود
آخ که چه زود قلکِ عیدیامون
وقتی شکست باهاش شکست دلامون
*
*
بهار اومد برفا رُ نقطه چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد
چقدر دلم فصل بهارُ دوس داشت
وا شدنِ پنجره هارُ دوس داشت
بهار اومد پنجره هارُ وا کرد
منو با حسی دیگه آشنا کرد
یه حرف یه حرف، حرفای من کتاب شد
حیف که هَمَش سوال ِبیجواب شد
دروغ نگم هنوز دلم جوون بود
که صب تا شب دنبال ِ آب و نون بود
*
*
بهار اومد اما با دست خالی
با یه بغل شکوفهی خیالی
بهار بهار گلخونههای بیگُل
خاطرههای مونده اونورِ پل
بهار بهار یه غصهی همیشه
منظرههای مات ِپشت ِشیشه
بهار بهار حرفی برای گفتن
تو فصلِ بیحوصلگی شکفتن
*
*
بهار بهار پرنده گفت یا گل گفت؟
ما شنیدیم هر کسی خوابه نشنفت
ترانه سرا: محمدعلی بهمنی
آهنگساز: تورج شعبانخانی
تنظیم: حمید صدری
خواننده: ناصر عبدالهی
ترانه 50 درصد سازندگی است، زمانی که غزل را می گوییم کسی به ما سفارش غزل را نمی گوید و تنها جوششی است در وجود، ولی هر هنری که ابتدا برای پول باشد خود به خود آسیب می بیند .
ما امروز شاید بتوانیم نیاز نیمی از جوانهای روزگارمان را به دلیل بازتابهای روحی که دارند و پناه بردن به هیجانات است رفع کنیم ولی در جامعه ای زندگی می کنیم که تنها نباید به امروزش اندیشید بلکه فردای این جامعه مهم است و سعی کنیم میراث خوبی برای آیندگان به یادگار بگذاریم.
محمد علی بهمنی.
مصاحبه با محمد علی بهمنی شاعر و ترانه سرای نامی کشور ( راضیه غنجی ) :
محمد علی بهمنی درباره علت زندگیش در بندرعباس گفت:اگر بخواهم گسترده بگویم همه جای ایران سرای من است اما به دلایل شرایط خانوادگی اینجا زندگی می کنم این خاک هم دامن گیر است وما را همچنان نگه داشته و حال و هوای مردم این سامان ما را نمک گیر کرده است.
یکی از مباحث مطرح اخیر پیرامون مساله غزل معاصر و پیشرفت ها و چالش های این قالب است وی در خصوص جریان غزل در حال حاضر گفت:من این جریان را بسیار خوب می بینم روزی کسانی که گفته های نیما را به کار گرفتند و نوع دیگری به غزل نگاه کردند تعداد انگشت شماری بود اما حالا این تعداد آنقدر زیاد است که برای من که شیفتگی ام به غزل می باشد، بسیار خوشحال کننده است و تحولات هم طبیعی است اگر غزل را به عنوان هنر موجودی زنده فرض بگیریم موجود زنده حق دارد که لحظه به لحظه خودش را با آنچه می پسندد تغییر دهد و این تغییرات طبیعی است و جای نگرانی ندارد.
این غزلسرای معاصر افزود:غزل بعد از نیما با منوچهر نیستانی شروع شد واو نیما را زودتر از بقیه درک کرد ،هوشنگ ابتهاج با سایه پلی بین غزل دیروز و امروز می زند که اسمش را گذاشتم پل سایه، نیستانی از این پل عبور می کند و نشان می دهد که این پل، پل استواری است. اما خود سایه از این پل عبور نمی کند و همچنان معماری اش باقی می ماند ولی نیستانی از این پل عبور می کند ونشان می دهد این پل،پل استواریست و دلهره ها را برطرف می کند. انسانی مثل شادروان حسین منزوی علاوه بر این که از این پل عبور می کند یک نوع شمایی رو از خود نشان می دهد و چشمها را خیره می کند .
محمد علی بهمنی درباره حسین منزوی گفت: شعر منزوی بالندگی داشت ، منزوی کارستانی در غزل ما انجام داده است واین ارادت من به شعر منزوی وبعد خود منزوی است.بهمنی در خصوص تقسیم بندی شاعران به دولتی و غیر دولتی تاکید کرد:من این تقسیم بندی ها را نمی پذیرم این تقسیم بندی هایی است که سلیقه های ما می کند از زبان شعر این تقسیم بندی درست نیست، شعر هرجا که شعریت داشته باشد حتی اگر در مدح کسی باشد شعر است این تقسیم بندی ها بر اساس سلیقه های ما انجام می شود که به عقیده من همین نامگذاریها خودِ نامگذارراتخریب می کند نه دیگران را، زمانی که ما فضای ناامنی را در هر مقوله ایجاد کنیم خودمان هم ناامن خواهیم شد.
وی با اشاره به اینکه غزل هنر است درباره آینده غزل گفت: هنر را نمی توان برایش آینده ی بسته ای را در نظر گرفت زیرا هنر چنین ذاتی را ندارد و به سوی کمال پیش می رود این کمال شاید باب پسند من و شما نباشد ولی مورد پسند مردم روزگار خودش است،کمال هنر با کمال مردم شکل می گیرد.
ترانه یکی دیگر از دغدغه های بهمنی است ، بین شاعران و ترانه سرایان همیشه این مساله مطرح است که ترانه "شعر"نیست ، این شاعر ترانه را صد در صد هنر ندانست و گفت: ترانه 50 درصد سازندگی است،زمانی که غزل را می گوییم کسی به ما سفارش غزل را نمی گوید وجوششی است را در وجود، ولی هر هنری که ابتدا برای پول باشد خود به خود آسیب می بیند .
سراینده مجموعه " گاهی دلم برای خودم تنگ می شود " درادامه افزود : انسانهایی که در امروززندگی می کنند وبا اینکه ترانه امروز را گوش می دهند ولی دغدغه خوشایند شان ترانه های دیروز است به دلیل اینکه دیروزِ ترانه، فرصت خلاقیت را به ترانه ساز می داد و ترانه ساز با همنشینی با آهنگسازوخواننده دست به خلاقیت می زد ،این طور نبود که مثلا شاعری در یک شهر آهنگساز و خواننده نیز درشهری دیگرباشد درگذشته ترانه ها به دلیل کار شبانه روز و همنشینی این سه نفر خلق بود و مورد توافق هر سه پسند قرار می گرفت و آن ارتباطی که باعث ماندگاری اثر بود بین این سه نفر برقرار می شد.
محمد علی بهمنی در خصوص وضعیت ترانه اظهار داشت:ترانه هایی که در شورای شعر صدا و سیما و شورای شعر اداره ی ارشاد بررسی می شود و به کاست می رسد ازنظر شعری ،اشعار با اعتباری ست ولی در کنار اینها مراکزی که کارههایی را بدون مجوز اجرا می کنند زحمات این دو شورا را نیز زیر سوال می برند.ترانه ها بسیار ضعیف است و بسیاری از ترانه هایی که خوانده می شود از نظر یک شاعر عبور نکرده است ترانه هایی که هرکسی توان نوشتن آن را دارد.
این شاعر در خصوص سطح سلیقه عمومی و تاثیر آن بر ترانه ها گفت: در شرایط روحی اجتماعی این پناه بردن به آزاد اندیشی و عریان گویی طبیعی است و این برای جامعه فردای ما خوب نیست ما امروز شاید نیاز نیمی از جوانهای روز گارمان به دلیل بازتابهای روحی که دارند و پناه بردن به همین هیجانات است رفع کنیم ولی ما در جامعه ای زندگی می کنیم که تنها نباید به امروزش بیاندیشد بلکه فردای این جامعه مهم است و سعی کنیم میراث خوبی برای آیندگان به یادگار بگذاریم.
وی در خصوص ترانه های منفی گفت: واسوخت ماندگار نشد و سبک نشد زیرا واسوخت جان ماندن ندارد ترانه های واسوخت هم جان ماندن ندارند و نباید نگران بود.محمد علی بهمنی تا کنون چند مجموعه شعر در قالب های مختلف متشر کرده است که از آن ها می توان به " گاهی دلم برای خودم تنگ می شود " و " شاعر شنیدنی ست " اشاره کرد .
محمدعلی بهمنی متولد سال 1321 دزفول است. "باغ لال"، "در بیوزنی"، "عامیانهها" ، " گاهی دلم برای خودم تنگ میشود"، "غزل"، "عشق است"، "امانم بده"، "شاعر شنیدنی است" و "این خانه واژههای نسوز دارد" ازجمله مجموعههای شعر منتشرشدهی او هستند .
یا حق.
زنده باد یاد و نام ناصریای همیشه جاوید
برگرفته از: انجمن های تبیان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع ( نقل قول از منابع دیگر ) بر روی همین لینک کلیک کنید.
هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟
موضوعات دیگر:
و غزل، ترانه های استاد بهمنی حنجره و پنجره قصه یی و پروانه یی اش را به شیواترین شکل خود تنها به قامت صوت و صلای ناصر نازنین نوا شد و بس.
نکته ای که در مانایی ترانه های فاخر پیشین موسیقی نوین ایران اشاره داشتند و آن همکناری و همدلی در واقع مثلث ترانه که اغلب شامل خود ناصر نازنین(در مقام هم خواننده و هم آهنگساز) و جناب بهمنی عزیز می شد و هر کدام را که هر بار می شنوی از نو حس و حرف تازه ای دارد.
هر شب صدای پای تو می آمد از هر چیز
حتی ز برگی هم نمی آید صدا امشب
...
با سپاس از گل مینای نازنین.سبز مانی به بهار و دگرهای پس از بهار
با سلام
لطفا بفرمایید کتاب های ایشون را از کجا می شود تهیه کرد. و یا اگر ممکنه اسم انتشارات رو بفرمایید. چون من اشعار ایشون رو خیلی دوست دارم.
سلام
دقیق نمی دونم اما می تونید با انتشارات دارینوش تماس بگیرید و از اونها سوال کنید.
سلام خیلی قشنگ بود من فکر کردم خود ناصر این شعر را گفته
با تشکر در ضمن میشه بازم از این کنسرت ناصر که کلیژ را گذاشتید بهار کویر باز کلیژ بذارید مثل کنسرت ۸۰ که گذاتشید ممنون میشم منتظرم؟
سلام
بله در آینده کلیپها و فایلهای صوتی بیشتری از کنسرتهای ناصریا در وبلاگ قرار خواهم داد.
سال نو بر همه ی دوستداران ناصر بویژه گل مینای عزیز و زحمتکش مبارک .
واقعا هیچ ترانه ی بهاری ترانه بهار بهار ناصر نمیشه . هر سال این ایام این ترانه رو گوش میکنم و لذت میبرم ، کلا از کودکی این گونه ترانه ها رو دوست داشتم و کلکسیونی از آنها رو تهیه کردم ، اما بهار بهار ناصر یه چیز دیگه است ، و 3 ساله که لذت با اندوه نبودن ناصر قاطی شده . . .
وا بکنیم پنجره ها رو یا نه . . .
جاوید ناصریا
سلام
البوم جدید واثار منتشر نشده ناصر عبداللهی (عیدانه)
bia-2music.com
گل مینا جان سلام البوم دوستت دارم رو درست کن دانلود نمیشه خیلی خیلی ممنونت میشم
متاسفانه چون فعلا به اینترنت پرسرعت دسترسی ندارم نمی توانم لینکها را درست کنم اما به محض دسترسی همه آنها را اصلاح خواهم کرد.