. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

شب موسیقی هرمزگان،ازنگاهی دیگر!

شب موسیقی استان هرمزگان  سیزدهم شهریور ـ تهران ـ‌‌ تالار وحدت

با شنیدن خبر برگزاری این مراسم البته یک روز پیش از زمان برگزاری بسیار خوشحال شدم و با وجود اینکه هیچگون برنامه ریزی قبلی نداشتم ، تصمیم گرفتم هرطور شده در این مراسم شرکت کنم.

دلایل زیادی برای این کار داشتم و مهترین دلیل آن دیدن مراسم زار بود که در این مدت کوتاه آشنایی من با هرمزگان و موسیقی هرمزگانی بارها از آن شنیده و درموردش مطلبها خوانده بودم و بارها توجه و کنجکاویم را بر انگیخته بود.

اولین بار نام زار را در گفتگو با شهرام امیری شنیدم وقتی که داشت در مورد آلبوم بوی شرجی ناصر توضیح می داد و همچنین سبک کار ناصر در ۷ آلبوم معنوی رام (کّه به دلایلی هنوز به بازار نیامده) که از نظر او از لحاظ هدف و گرایش معنوی شباهتهایی با موسیقی زار در آنها وجود دارد.

اودر پاسخ سوال من که معنی زار را پرسیدم گفت:نوعی موسیقی معنوی است که در جنوب کشور مخصوصا استان هرمزگان و جزایر آن رواج داردو..

بعدها اطلاعاتم در این رابطه بیشترشد(البته هنوز، خیلی کم و ناکافیست) و علاقه و کششم نیز، و البته انگیزه ام برای دیدن و شنیدن زار.

اما به نوعی شاید چون قسمت نبود من در این شب بتوانم در این مراسم شرکت کنم، ابروباد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادند تا من نتوانم به این مراسم بروم و در نهایت تاسف و تاثر این مراسم را از دست دادم و عطش من همچنان پابرجا و ناکام باقی ماند.

پس دلخوش کردم به خواندن گزارشات مربوط به این مراسم.

می دانستم که دوستانم درهرمزگانی دات نت و همچنین سیاورشن در این مراسم شرکت کرده اند پس بی صبرانه منتظر خواندن گزارش های آنها بودم.

اولین گزارش را در هرمزگانی دات نت خواندم و دو پست دیگر در سیاورشن!

عکس از وبلاگ سیاورشن

غیر از انتقاد از صدابرداری بد این مراسم و همچنین جابجایی استندی که عکس بزرگی از ناصرعبداللهی بر روی آن نصب شده بود و توسط مسئولان انجمن موسیقی استان هرمزگان تهیه شده بود ،از کنار سن به خارج از سالن و راهروی بیرونی!!!، نکته دیگری که توجهم را جلب کرد این بود که برخی از مهمانان غیربومی این مراسم در حین اجرای مراسم زار ودر لحظات شوراین مراسم،خندیده بودندو آنطور که در کامنت یکی از دوستان هرمزگانی ام خواندم این حرکت تا حدی توهین آمیز بوده که این دوستمان اشک در چشمانش حلقه زده بود.

اتفاقی که در چهلم ناصر هم  افتاد و زمانی که استاد.. که حالتی درویش مسلک داشت و قطعاتی از علی(ع)را به زبان شعر روایت می کرد و به نوعی از خود بیخود شده بود بارها با خنده ءتوهین آمیز جمعی از حضار روبرو شد گرچه او بزرگی کرد و به روی خویش نیاورد اما...!

من که تا حدودی از حس و حال موسیقی زار و آثارمعنوی آن شنیده ام و به نوعی آن را حس کرده ام از این اتفاق بسیار ناخرسند شده و تاسفم برانگیخته شد.

به نظر من اگر ما خوب بتوانیم ببینیم و بشنویم ، رازها و رمزهای بسیاری در حس و حالهای مختلف، اشعار،موسیقیها و افراد مختلف ،نهفته است که ما اگر به جای خندیدن کمی در آنها تفکر و تامل کنیم می توانیم نتایج بسیار والایی بگیریم.

به قول سهراب سپهری: چشمها را باید شست جور دیگر باید دید..

در هر صورت اجرای چنین برنامه هایی باعث نزدیکی آیینها وسنتهای اقشار مختلف جامعه و آشنایی هرچه بیشتر علاقمندان ، به عناوین مختلف موسیقی محلی کلاسیک و پاپ ،و همچنین زمینه ساز رشد بیش از پیش هنر و اعتلای کشوری و بین المللی موسیقی بومی و غیربومی کشورمان خواهد شدکه امیدوارم چنین روندی ادامه یافته و بعد از این مسئولان دقت بیشتری در تامین نیازهای اولیه چنین مراسمهایی ،از قبیل صدابرداری ایده آل مکان مناسب و سایر عوامل دیگر داشته باشند و بدین گونه احترام و ارزش بیشتری برای اجرا کنندگان و همچنین مخاطبان و علاقمندانی که با شور و اشتیاق درچنین جشنواره ها یی شرکت می کنند قائل باشند.

به امید روزی که خودمان برای هنر خود ارزش قائل شویم.

والسلام.

دررابطه با این موضوع بخوانید:

(۱):

استندی که تصویر ناصر عبداللهی بر روی آن بود و توسط انجمن موسیقی استان تهیه‌شده‌بود با مخالفت مسئولین برگزاری از کنار سن به راهرو منتقل شد.

(۲):

از همان ابتدا که وارد سالن ورودی تالار وحدت می شوی صدایی نمی آید اما موسیقی بندرعباس تداعی می شود / و این تداعی گر چیزی نیست جز استندی بزرگ از ناصر عبدالهی که مثل همیشه یادآور موسیقی هرمزگان است و اینبار نبودنش را با مصرعی که زیر عکسش حک شده است بیشتر به رخ می کشد : به سرش هوای حوا زد و رفت ...

*هرگونه کپی برداری از مطالب بدون ذکرمنبع ممنوع می باشد*

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آهنگ وبلاگ: خداوندعیسی از کارهای قدیمی ناصرعبداللهی

نظرات 25 + ارسال نظر
امید بندری پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 00:06

مطلب جالبی بود علاقه شما به سنن وعادات هرمزگانیها نشانگر عشق وعلاقه شمابه این خطه از کشور میباشد که کارتان درخور تحسین هست
میناجان نخسته و خدا قوت

فرامرز پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 00:10 http://nasser-ia-fatemeh.blogfa.com/

سلام به خواهر عزیزم گل مینا.
آفرین.نوشته ات بسیار خواندنی بود و نکته دان .بخصوص که آغشته به عطر یاد ناصر و بوی شعر و شرجی به دل نشست .
افسوسم ماند که زمان و زمانه به آن نازنین یار امان نداد تا آنچه عاشقانه در سینه داشت در حوزه مقامات موسیقی جنوب و بخصوص دل دل های دیرینش از حکایت های آنسویی در آلبوم اتود مانده با نام - معنوی - باز بر گوش های محرم نوا و صدا باشد از آبی و روشنی محض.
...
آنی که به چشم عاشقان- آن- است
در منظر چشم بی نظر - این - است
در پناه آرام و مهر خدا باشی .خاصه در این شب های دل و دعا .به جایی که زلفی به آرزویی گره خورده است و امید به گشایشش باشد الهی...یاد نازنین مادر بزرگوارتان سبز و عزیز...خوب و تلخ می دانم طعم سفره افطار بی بوی بهشت اش را و می دانی...اما صبور باید یود...شاید باید...

هومن پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:19

البته در مورد کارهای معنوی ناصر ارتباط زیادی با موسیقی زار نداره.
.(اون چند کاستی رو که من شنیدم ).
در مورد معنویت موسیقی زار هم.میشه این برداشت رو کرد.
میشه هم نکرد.
بستگی به نگاه خود ما داره.
ممنون از تو مینا جان.

در آخر پست شاه خفته عیار طرفداران ناصر عبداللهی را محک زد!
متاسفانه کسی نفهمید اصلا چیه.
شاید یکی از زیباترین پستها به نظر من حقیر بود.



من درست نمی دونم شما چه کارهایی رو شنیدی و ۷ آلبوم رام رو هم نشنیدم فقط نظر آقای امیری رو در این رابطه بیان کردم که از نظر ایشون هم هدف معنوی موسیقی زار با رام ناصر هم راستااست.
درمورد پست شاه خفته هم باید بگم
منم متاسف شدم.

سیم بالا پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:12

البته در مورد کارهای معنوی ناصر ارتباط زیادی با موسیقی زار نداره.(قسمتی از کامنت هومن)
دوست عزیز مگه میشه موسیقی ناصر ارتباطی با زار نداشته باشه پایه وریشه موسیقی ناصر وکل بندر عباس از زاره وما نمی توانیم سخصی برداشت کنیم اصل موسیقی مابرگرفته از زاره ایا می توانیم منکر نقش زار و نوای لیوا در شکل گیری موسیقی بندر عباس باشیم؟ رکن اساسی موسیقی بندرعباس نوای زار ولیوا هست بعدآ دهل کسر و جفتی به ان اضافه شد وکم کم با عود همراه گشت وبزرگترین تحول را استاد حبیب زاده بوجود اورد بدنبال ان سبکهای جدید پدیدار شد سلطان عود بندرعباس حسین وفادار وعلی حبیب زاده و دوستک موسیقی بندرعباس را ریتمیک وسریع کردند تا اینکه شیخ علی علوی و غلام کمالی وشاه الله ...... وبقیه امدند و موسیقی را به شکل کنونی در اوردند

الهام پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:57 http://sofalin.blogsky.com

هنوز درباره ی موسیقی زار مطالعه نکردم .بنابراین درینباره نمیتوانم نظر بدهم.

درباره ی استند ی که عکس ناصر زیور آن بود...

چه میتوان گفت بجز متاسف بودن؟
شب موسیقی هرمزگان و خواننده ای که موسیقی این استان رو احیا کرد.

هنوز از رفتنش یک سال نگذشته... اما میخواهند از نظرها پنهانش کنند...

از جلوی چشمها محوش کنند. صدایش که با گوشهامان آشناست... یادش چی؟همیشه با ماست...

امان از بی وفایی ها ا ا ا ا ا ا ا ا .........

*جاوید ناصر*

Mehran پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 06:29 http://www.bnd.blogfa.com

Salam Kheyli Jaleb Bod Movafagh Bashi

خالو مسیح پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 16:09 http://khalo0-masih.blogfa.com

یا الله....
خسته نباشی مینا جان ... علاقه ی خوشکلت به هرمزگان و عادات ما بندریا تبریک میگم بت و خیلی خوشحالم ....
ولی در خصوص این آدمایی که موقعی مراسم میخندن فقط میتونم بگم به دلیل نداشتن شعور کافیه....
و اونم که عکس ناصر و منتقل کردن به راهرو بهتر چیزی نگم خودتون باید بهتر بدونین....
مرسی بابت آپ خوشکلت مینا ....
سومین پستی بود که در این مورد خوندم....
حیف که نیستم ....
یاالله....

سارا جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 00:56

سلام مینلی عزیز جواب ایمیل منو ندادین لابد قابل ندونستید . بهر حال من خیلی خوشحالم که خانومی مثل شما این قدر به بندر و بندریا ارادت دارند . در مورد عکس ناصر هم یک مصرع شعر به کسایی که این کارو کردند تقدیم می کنم . نیستی شاعر که تا معنای حافظ را بدانی.

سلام دوس عزیز
من از شما ایمیلی دریافت نکردم عزیزم و گرنه حتما پاسخ می دادم و ممنون از لطف شما من همیشه بندر و بندریها رو دوست داشته و خواهم داشت.

علیرضا جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 14:41 http://www.ahmadsani.blogfa.com

سلام به دوستان خودم
مهم این نیست که عکس ناصر باشه یا نباشه مهم اینکه ناصر در مقابل خدای خدش سربلنده و...
اونموقع که ناصر زنده بود نمی خواستن سر به تنش باشه حالا که دیگه...
..... خدایش بیامرزد .....

ا - م جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 14:47

خواهرم مینا
سلام وعرض تسلیت صمیمانه
پس از مدتها دوری از این محفل بی ریای دوستانه امروز فرصتی دست داد تا به جمع با صفایتان سری بزنم و صد البته حزن وجودم را فرا گرفت از خبر عروج مادر گرامی شما.تاخیر تسلیت حقیرراخواهید بخشد
برای شادی روحش در این ماه مبارک دعا خواهیم کرد.از مطالبتان هم مثل همیشه استفاده کردم.با ترانه یا علی برادرم ناصر بیادتان هستم.
خداوند به شما خواهر مکرمه صبر عنایت و روح مادر بزرگوار شما را با روح قدسی بانوی عالمین محشور فرماید.

سلام استاد و ممنون..

جفتی جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 18:18 http://jofti.blogsky.com

با سلام مینا جان خسته نباشید با مجموعه ای از اهنگهای بندری به روزم والبته در این مجموعه دو اهنگ کم یاب از مرحوم ناصر عبداللهی به اسم گنو خاشه و دلتنگ هم هست

سلام و ممنون از زحمتهای شما

نمی خوام بگم کیم! یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:19

دوستداران ناصر عبداللهی کجایید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این بود عشق اسطوره ای شما به ناصر؟
بایدم مسخره و مضحکه کسایی چون جنگر بشیم وقتی خودمون برای خودمون برای ناصر ارزش قائل نمی شیم نتیجه همین می شه دیگه
مینا جان حالا می فهمم که چرا می گفتی خسته شدم بریدم حالا می فهمم که چرا با اون ناراحتی و عصبانیت می گفتی این همه کسایی که سنگ ناصرو به سینه می زنن حتی حاضر نیستن زحمت نوشتن یه کامنت و به خدشون بدن اینا می خوان از حق و حقانیت ناصر دفاع کنن؟
با این پشتکار با این اتحاد با این یکرنگی و همدلی؟
به والله که اینجوری خودمونم زیر سوال می ریم چه برسه به..
مینا جان بازم تویی به خدا که با وجود این همه بی مهزری و کمکاری و کم توجهی بازم داری راهتو ادامه می دی با وجود اون همه بحران تو زندگی شخصیت کاش بچه ها یه کم از تو و صبوریت یاد بگیرن

کجایییییییییییییییییییددددددددد؟؟؟؟؟؟

پاسخم جز تاسف نیست!

سلام به شما دوستان عزیز.
ما وبلاگی رو راه اندازی کردیم به نام « ترنم.موسیقی به روایت محمد اصفهانی».
امیدوارم به وبلاگ ما سر بزنید و با نظراتتون ما رو همراهی کنید.
ما وبلاگ شما رو لینک می کنیم(البته با اجازه)

موفق باشید

الهام یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 14:13 http://sofalin.blogsky.com

ناصریا بخاطر حرف کسی بنیان نشد که با حرف هم فنا شود...

ناصریا یک هدف بود.هست و خواهد بود ...
من حرفامو رک میزنم البته سعی میکنم دل کسی را نشکنم ...امیدوارم.
اونموقع که دوستانی نیامده رفتند گفتم که وبلاگی که ساختند هدفمند نبود. اما مینا از روز اول با هدف زنده نگه داشتن ناصر عبداللهی و آرمانهایش این وبلاگ را ایجاد کرد.

حالا آقای پو سرندپیتی یا کنا تام سایر و سایر بچه ها هر چه میخواهند بگویند هرچند که قلم روان و ذهن پویایی دارند -متاسفانه راه را گم کردند و حالا باید مثل دختری بنام نل هاچ زنبور عسل و سایرین دنبال مادرشون بگردند شاید اونا هم یه روزی به هدف برسندو راهشونو پیدا کنند.

بنابراین سپیده ی عزیزم که اصلا احتیاج به گفتن نداری که خودت را معرفی کنی (ما قلم تو را میشناسیم)و سایر دوستانی که در این وبلاگ می آمدید و می ایید اعتراض نداشته باشید. جایی که هدفمند باشد می ماند.

فرناز یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 17:45

مینا جان درود !
۱- اگه از قبل گفته بودی که اون شب اونجایی حتما سراغت رو از سیاورشن می گرفتم چون خیلی دلم میخواد ببینمت !
۲- همانطور که به سیاورشن هم گفتم من قکر می کنم دلیل خنده مردم به مراسم زار عدم آشنایی غیربومی ها با این نوع موسیقی و از همه مهمتر توضیح بسیار بدی که مجری برنامه داد ! شاید اگر او همان ۵ صفحه کوچک بروشور داخل سی دی موسیقی زار که توسط خانم مجد نوشته شده بود (که توسط موسسه ماهور منتشر شده)می خواند خیلی بهتر می توانست توضیح بدهد ! من هم از کسانی بودم که وقتی مردم خندیدند بغضم گرفت چرا که این موسیقی آنطور که من دریافتم و دوست خوبمان سیاورشن برایم توضیح داده است حداقل هدف بسیار مقدسی دارد !
۳- من هم از برخوردی که با استند عکس ناصر شده بود به شدت متاثر شدم و البته متاثرتر که در ردیف اول استاد بهمنی نشسته بود و برای لحظاتی به روی صحنه دعوت نشد !

بگذریم ! مسئولین ما فقط رفع تکلیف می کنند و ما هم فقط حسرت می خوریم و . . .
به امید دیدار

فرناز یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 17:48

ببخشید اول که خواندم متوجه نشدم که گفتی اون شب نتونستی بیای ! بعدا دیدم !
به هر حال به امید دیدار

فرناز جون خوشحالم که اینجا می بینمت
منم امیدوارم روزی ببینمتون.

هومن یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 23:09

با سلام.
پرویز پرستویی در سینما ستاره جنوب بندرعباس زمانی که خواست سخنش رو آغاز کنه
جای استاد بهمنی و ناصر عبداللهی فقید رو در جمع خالی دونسته.
چه خوبه که آدم اینقدر ماندگار باشه که همیشه در یادها بمونه

الهام یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 23:48 http://sofalin.blogsky.com

شب عاشقان بیدل مبارک باشد...

شب قدر -شبی مقدس که ملائک میزبان میهمانان آفریدگارشان هستند.

امشب دستان نیاز را بسویش دراز کنیم و از او بخواهیم دستمان را بگیرد.از او که میفرماید:

آنان که با من قهر کرده اند و از من بریده اند، اگر می‌دانستند چه
اندازه به دیدارشان مشتاقم و انتظارشان را می‌کشم؛ آنان که با
من به دشمنی برخاسته و در مقابل اقتدار و عظمت من تیغ پیکار کشیده اند، اگر می‌دانستند چقدر به دوستی و مهرشان دل بسته ام؛ آنان که روی از درگاه من برگردانده‌اند، اگر می دانستند چقدر دلم برایشان تنگ شده است؛ اگر می دانستند بند بند وجودشان به شوق من از هم می‌گسست، و پاره‌ های جانشان به اشتیاق از هم می‌گسیخت و دل و قلبشان از

خوشی آب می شد اگر می دانستند...

بهش بگیم حالا اومدیم خدا... حالا بند بند وجودمان از شوق تو از هم گسسته...
پاره های جانهامان را در کف دست داریم.این ناقابلترین را بپذیر..................



برای تمام نیازمندان -تمام بیماران دعا کنیم.

***
امشب اگه آسمونی شدین و دلتون رفت اون بالاها من رو هم دعا کنید...

[ بدون نام ] یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 23:50

یه جوونی نیازمند دعاست ...

خیلی زیاد....پدرو مادرش ازتون التماس دعا دارن...

به حق زلالی اشکاتون قسم وقتی از چشماتون پاک میکنین اشکاتونو دعاش کنید....

آخرین برگ سفر نامه باران..... دوشنبه 9 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:04 http://www.RoseBaran.com

مینا جان ..... عزیز دل....
خیلی وقته ازت خبری ندارم ......
حالت بهتره عزیزکم؟؟؟
هنوز هم می ستایم صبر عظیمت را که نفس می کشد آرام و معصوم زیر لگد مال مشتی آدم از سر حماقت دوست....
هنوز هم خستگی ناپذیر همچنان بر جای خویش به حق ایستاده ای و این لذتیست وافر که خیالم را یک دنیا آسوده میکند از اینکه مباد آن روزی که تو .....!!!!!
عزیز دل؛ خوشحالم که هستی.....همین.

ممنون از مهربانیت و اینکه می فهمی چه می کشم ..
ولی باز هستم..

امپراتور دوشنبه 9 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 13:48 http://lovemax.blogfa.com

سلام دوست من
از حضورت و لطفت سپاس
صدایش تا ابد ماندنی ست
به تو تبریک می گویم برای چه نمی گویم !!!
ضمنا گزارش جالب بود که تا نیمه هایش را خواندم و باز می گردم ...
موفق باشی دوست من
بدرودی
امپراتوری

امید دوشنبه 9 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 16:56 http://www.hormozgani.net

ضمن تشکر از شما برای درج خبر شب موسیقی هرمزگان باید به عرض دوستان برسانم که تا وقتی برای انجام دادن کارهای هنری فقط برگزاری و تمام کردن کار ملاک باشد این مسائل طبیعی به نظر می رسد. شان منزلت و جایگاه هنر و هنرمند باید ملاک برنامه ریزی اینگونه مراسمها باشد که متاسفانه اینگونه نیست و فقط تمام کردن برنامه و استفاده ابزاری از هنر و هنرمند در مقاطع خاص زمانی و درج در بیلان کاری فلان سازمان یا ارگان ملاک اصلی برای برگزاری مراسم یا جشنواره های هنری می باشد.

mohammad دوشنبه 9 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 22:58 http://suzaport.blogfa.com

سلام

خوشحال شدم سر زدید ،‌وبلاگ جالبی دارید ومطالبی که نوشته اید جالبتر ،‌موفق باشید ،‌من با تبادل لینک موافقم

mohammed سه‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:20 http://suzaport.blogfa.com

ممنون از اینکه به وبلاگم سر زدید من شما رو لینک کردم
همیشه سر بزنید خوشحال میشویم .

الهام پنج‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 07:00

دوستی میگفت اگه از چیزی ۱۰۰٪ مطمئن نیستی درموردش نظر نده ... راست میگفت.
جا داره اینجا از دوست خوبم سپیده عذر خواهی کنم مثل اینکه زیادی به خودم مطمئن بودم.

در مورد کامنت اعتراضی که نظر داده بودم متوجه شدم که متن مورد نظر رو سپیده جان ننوشته .
در هر صورت اگر سپیده هم ننوشته باشه باز هم از طرف یه دوست بوده ...کسی که ناصریارو دوست داشته ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد