. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

باید باور کنم این کلمات سنگدل را؟

امروز دلم به وسعت دریای دل ناصر گرفته.

ناصرعبداللهی 

غمگینترین ثانیه هایم با نگاه تو در هم آمیخته و قلبم به وسعت پرواز تو غمگین است.

امروز یادت در نگاه پنجره نقش بسته و سکوتم مالامال درد است ای زیباترین خاطره.

تمام شب را نخوابیدم و در تار و پود پر سوز شب به دنبال رد پای نگاه تو گشتم.

و به یاد آوردم بار دیگر آن لحظه های نا شکیبایی را لحظه هایی مملوء از درد و رنج که غمگینترین نگاهم را به سطرهای غم گرفته رسانه ها می انداختم تا شاید نوری از امید چشمانم را نوازش دهند و قلب خسته ام را آرامش. 

صبح روز پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۵

ساعت ۴ صبح! 

با اضطرابی عمیق از خواب بیدار شدم در سکوت خفقان آور بامدادی صدای ضربان قلب خود را به وضوح می شنیدم.

های و هوی نفسهایم با نوای غمگین تیک تاک ساعت همراه شده بود و حرم داغ غمی شگرف تار و پود قلبم را می سوزاند.

بغض گلویم را می فشرد و ناباوری وجودم را فرا گرفته بود.

در این آخرین صبح سرد خزانی به دنبال کدامین دلیل اینچنین شتابان از خواب جسته بودم؟

چه می خواستم ؟!

 آیا امیدی سبز را می جستم یا صدایی ملکوتی که مدام در گوشم نجوا می کرد را گم کرده بودم؟

همانطور کورمال کورمال در آن تاریکی دلگیر خود را به سویی کشاندم که امید داشتم آن جملهءآتشین را از نقش غم گرفته اش پاک کرده باشد.

سیاورشن را باز کردم و با چشمانی تار و پوشیده از اشک نا امیدانه لابلای کلمات ماتم زده اش به دنبال زندگی گشتم ردی یا نشانی حتی کنایه ای!

اما هیچ نبود جز 

 ناصر عبداللهی ...ناصر عبداللهی ...ناصر !

اَ هیچ که خوشی نتدیده..

خنده بر لبهایم نشست!!!

خنده ای از سر ناباوری!!! چه می گوید؟ ناصر عبداللهی؟؟؟ او که همواره روزنه های امید و زندگی را بر ما می گشود آن که نگاهش مهر به ما میداد و صدایش عشق؟!

ناصر عبداللهی چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

رفت؟رفت؟رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

باید باور کنم این کلمات سنگدل را؟ باید بپذیرم این سکوت سرد شبانه را؟

باید قبول کنم که دیگر دلم به آرامش لبخند او گرم نخواهد شد؟

باید بدانم و بفهمم که دیگر نخواهم دید آن نگاه به عشق پیوند خورده را؟

خنده ام از وحشت مفهوم این کلمات سنگی بر لبانم خشکید و هجوم وحشیانه غم تازیانه بر دلم زد و موج اشکهایم با داغ درون همراه گشت و صدای هق هق تلخ نا امیدی ام سکوت زجر آور بامدادی خزان را شکست.

و حالا !

حالا که زمستان نیز رو به اتمام است و صدای بهار از دور دستها به گوش می رسد من هنوز هم ما بین آن جمله های وحشی به دنبال ردپای حضور او می گردم. 

هنوز هم به امید خواب بودن چشمانم را می بندم و آرزو می کنم که این بار که گشودمشان باز هم نور را ببینم.

اما افسوس که با هر گشودنشان تنها چیزی که حس می کنم قربانی شدن یک امیددیگرم  است و اجبار تلخ باور نبود او....

بهار بهار صدا همون صدا بود

صدای شاخه ها و ریشه ها بود

بهار بهار چه اسم آشنایی صدات میاد اما خودت کجایی

وا بکنیم پنجره ها رو یا نه تازه کنیم خاطره ها رو یا نه؟

بهار اومد برفا رونقطه چین کرد

خنده به دلمردگی زمین کرد

چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت

وا شدن پنجره ها رو دوست داشت

بهار اومد پنجره ها رو وا کرد

من و با حسی دیگه آشنا کرد

یه حرف که از حرفهای من کتاب شد

حیف که همش سوال بی جواب شد

دروغ نگم هنوز دلم جوون بود

که صبح تا شب دنبال آب و نون بود

بهار بهار صدا همون صدا بود

صدای شاخه ها و ریشه ها بود

بهار بهار چه اسم آشنایی

صدات میاد اما خودت کجایی؟؟؟

وا بکنیم پنجره ها رو یا نه

تازه کنیم خاطره ها رو یا نه

چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت

وا شدن پنجره ها رو دوست داشت

........................

باید باور کنم این کلمات سنگدل را؟

ناصر عبداللهی ...ناصر عبداللهی ...ناصر !

اَ هیچ که خوشی نتدیده..

.

شعر: ترانه بهاربهار (ناصریا)         عکس: بانوی شبنم پوش            مطلب: گل مینا


 برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(مطالب نوشته شده توسط گل مینا ) بر روی همین لینک کلیک کنید   

 

 

 

هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟ 

  

 

برای بازگشت به صفحه اصلی کلیک کنید. 

نظرات 75 + ارسال نظر
مشاور مدیریت چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 17:32 http://sadeghfar.blogsky.com/

از آشنایی با شما خوشحال شدم.چه نسبتی با ناصر داری؟

سلام دوست عزیز .
نسبت خاصی ندارم دوستدار ایشون هستم .
البته نسبتها حتما نباید خونی باشه گاهی نسبتهای عاطفی از خونی نزدیکترند.

مریم علوی چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 20:01 http://www.sokut65.persianblog.com

سلام دوست عزیزم من امروز صبح کامنت گذاشته بودم که تشریف بیارین و ترانه ی ناصریا رو تو وبلاگم بخونین فکر کنم اسم و آدرسم رو ننوشته بودم ببخشید
منتظرتون هستم

سلام دوست عزیز.
حتما میام ممنون.

مینا چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 21:44

http://i17.tinypic.com/453c95x.jpg
یه عکس از ناصر

مینا چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 21:49

http://i16.tinypic.com/2liv57t.jpg
اینم تلفیق چند تا عکس ناصر

سیدجلال چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 22:53 http://kolger.blogsky.com

سلام
لینک شما را قرار دادم ولی نه با عنوانی که شما خواسته بودید.بلکه با عنوان هواداران ناصر چون به نظر من عنوان وبلاگ اختصاصی فقط برای خود شخص مناسب است و حالا که ناصر ا دنیا دل ایبریدن وبلاگ اختصاصی را باید فرزندانش اداره کنند. چون در وهله اول ممکنه این شبهه پیش بیاد که این وبلاگ رو ناصر می نوشته البته این یک نظر کاملا شخصیه
از این که برای معرفی ناصر زحمت می کشید خیلی خوشحالم و براتون آرزوی موفقیت می کنم.

ممنون دوست عزیز هر طور صلاح می دونید اقدام کنید .

بندرجاسک چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 23:55 http://www.jaski.mihanblog.com

مبه غمگین که خدا از غمگینون خوشی نتاد،چون که غم جونت اپوست تکشت بنده خدا،تا خدا هه غم بسوزون دل بکن پر از صفا، یکدم دل هاد بی خدا صد دم ابی دور از بلا، مشکلیت بودون مشکل گشایی هم اته، اگر درد اته بودون بی خو شفایی هم ات، ای ستون تا او ستون سایه خدایی هم ات والله، بیخودی غم مخو بللاه گول ماتم مخو، یکدم دل هاد بی خدا صد دم ابی دور از بلا....
لینکتان را ثبت کردم.
منتظر تبادل لینک هستم

سکوت پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:31

تقدیم به روح پاک ناصریا
شعری از صالح سنگبر که به عنوان آخرین شعرش در صفحه وبلاگش قرار داده شد.

آنچه می ماند به نامم یادگار
یک ، کتاب یادتن دو هم کغار
نه پسر نه دختر و همسر بود
این دو باشند حاصلم از روزگار

این دوتا تنها فقط مال منند
شمه ای از حال و احوال منند
من مسافر هستم و من می روم
این دوتا ردی به دنبال منند

گر که مقصودت شناخت بنده است
بنده ای کز این جهان دل کنده است
رهنمایت این دو مکتوب من است
این دو تا کز من فقط جا مانده است

غیر از این بشنو ولی باور مکن
تکیه برخود کن تو بر دیگر مکن
نیک و بد با هم دو بال آدمند
جز به انصاف هیچ کس داور مکن

این زمان که میل به رفتن کرده ام
سه طلاقه هرچه خواستن کرده ام
خاتمه دادم به شعر و شاعری
من وداع با شعر گفتن کرده ام

زندگی بی شعر نبودن بهتر است
این نبودن را سرودن بهتر است
این سرودن را نه با شعر وکلام
با عمل آن هم پریدن بهتر است

چون پریدن آسمانی می شود
فارغ از این جسم فانی می شود
می رود بالا به سان ذره ای
ذره ای که خود جهانی می شود

حالیا تو بد بخوانی یا که خوب
من نی ام ، نی ، از نیستان جنوب
نیک و یا بد چه تفاوت بهر این
ابر باران زای دلگیر غروب

******************************************
حالیا تو بد بخوانی یا که خوب
من نی ام ، نی ، از نیستان جنوب
نیک و یا بد چه تفاوت بهر این
ابر باران زای دلگیر غروب
******************************************

لیدا پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:13 http://eshaghmusic.blogfa.com

وبلاگ دوستداران اسحاق احمدی آپدیت شد.

<< قضاوت >>

http://eshaghmusic.blogfa.com

نیک خو پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:35 http://www.nikkhoo.blogfa.com

سلام
مه لینکتون امکردن . خوشحال بودم سر به ما تون زدن
موفق بشیتون

تشکر.

علیرضا پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:03

از زحمات خواهر خوبم مینا جان تشکر می کنم.

سیدجلال پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 13:05 http://kolger.blogsky.com

سلام
حق با شما بود.اشتباه تایپی در لینک وجود داشت که برطرف شد.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 13:07

البته با عنوانی متفاوت

ممنون دوست عزیز محبتهای شما باعث دلگرمی من می شه.

فاطمه پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 14:44

مینای خوبم چند روزی نبودم و نمی دانی که چطور تک تک سلولهای وجودم پیش تو و اینجا بود
چقدر دلم تنگ شده بود ...چقدر قشنگ نوشتی گلم .امسال بهار دیگر برایم زیبا نیست
دیگه نمیتونم از جوانه زدن درختها لذت ببرم و مدهوش شوم وچه بهار غم انگیزی است بی او...با صدای او...با یاد او

سلام فطمه جان خیلی خوشحالم که بازم می بینمت.ایشالله همیشه پاینده باشی.
جاوید ناصریا

الهام پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 23:46

باورمون نمیشه ناصر ما سفر کرد
تو خلوت یه روز از روزای پاییز سرد

تموم شده شنیدن از عاشقا و عشق است
آخه حالا لبای مرد ترانه بسته ست

بخواب عزیز بندر رو بغض سیم گیتار
با اینکه خیلی سخته ولی خدا نگه دار

* شعر ناصریا از خانم مریم علوی *


نمیدونم ناصر غمو دوست داشت یا نه...ما که همیشه شاد میدیدیمش ...اما فضای اینجا همیشه غمگینه...هر کاری هم میکنیم باز هم غم از دست رفتن عزیزی مثل ناصر سنگینتر از تمام خلوتهای شاد تنهاییهایمان است.

این غمه که در میزنه دلم براش پر میزنه

مهمون ناخونده من هر شب به من سر میزنه........








علیرضا جمعه 25 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:07

مینا خانم از شما خواهشی دارم
دوست دارم که کنسرت ناصر در یزد که سال ۸۰برگزار شدببینم از شما خواهش می کنم من را راهنمایی کنید.
مینا خانم چون سرعت کامپیوتر من پایین است
ممنونم اگه دانلودی نباشه
ممنون

سلام منظورتون اینه که پستی باشه؟

محسن پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:33

گل مینا اگر ممکن بامن تماس بگیر حتما حتما ای مثل لیلی دل فریب هم دردمجنونم مکن منتظرم

شما؟؟؟؟؟

محسن پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:00

گل مینا لطفا بامن تماس بگیر حتما ا ای مثل لیلی دل فریب هم درد مجنونم مکن حتما حتما منتظرم

ببخشید شما؟

محسن چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 13:01

محسن چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 13:09

چطوری میتونم باهاتون تماس بگیرم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

می تونین ایمیل بدین

sanieh_shomar@yahoo.com

محسن شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:15

سلام پیام من رسید بهتون چرا جوابندادید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایمیلی از شما نداشتم!

محسن شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:46

اگر پیام رسید منتظر جوابم......

سلام
پیغامتون رسید
اما لطفا خودتون و اول معرفی کنید بعد از من بیوگرافی بخواین این عادلانست نه؟

محسن یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:55

اگه پیام رسید منتظر ایمیل هستم

جوابتون و دادم

محسن سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:51

سلام جواب پیام جدید منو ندادین علت خاصی داشت؟؟؟؟؟؟

فرصت نکردم
ان شا الله سر فرصت

محسن شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:21

سلام
بعد از یک هفته هنوز فرصت نشده انشاالله؟؟؟؟

پاسخ داده شد

هدیه صادقی ( جوزا ) دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 20:56 http://joza.loxblog.com

سلام
چرا هرچی سعی می کنم وبتو باز کنم باز نمی شه اما بخش نظرات از طریق گوگل باز میشه
نمی تونم پیدات کنم بیا وبم جواب بذار
پست این هفته من یادبودی به مناسبت پنجمین سالگرد سفر
ناصریاست

سلام
شکلش چیه؟
این آدرس و بده: www.nasseria.net

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد