. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

. WWW.NASSERIA.NET

|abdollahi >>> ناصریا <<< nasser|

سریال چگونگی مرگ ناصر همچنان ادامه دارد...

و این هم چند مطلب کوتاه که یکی از دوستان(سپیده)لینکش و تو قسمت نظرات گذاشته بود که البته من همش و خوندم و گزیده هایی رو انتخاب کردم در مورد صحت مطالب هم هیچ نظری ندارم. 

 

منبع:همشهری جوان 

«می‌خواهم به همة آن‌هایی که الان اسم ناصر را می‌آورند، بگویم در دوران مریضی جز شایعه برایش چیزی نداشتید، حداقل بعد از فوت، قدردان هنری که برای این مملکت خرج کرد باشید.» این رضا صادقی است.

خواننده معروفی که اتفاقا همشهری ناصر عبداللهی هم هست. رضا  به همشهری‌جوان می‌گوید آخرین گفت‌وگوی او و ناصر بر می‌گردد به چند ماه قبل از مریضی او: «چهار پنج ماه پیش با من تماس گرفت و گفت آمده‌ام بندرعباس خانه گرفته‌ام. می‌خواهم فضای زندگی‌ام کمی عوض شود. می‌خواهم آرامش داشته باشم. من هم راستش را بخواهی به احترام بزرگ‌تری‌اش نپرسیدم چرا رفتی. و انگار قرار بود این آرامش ناصر، ابدی باشد.»

رضا صادقی از برخورد مطبوعات و رسانه‌ها در روزهایی که ناصر در بیمارستان بستری بود حسابی شاکی است: «وقتی رفت بندر کسی نپرسید چرا رفتی، برای هیچ‌کس مهم نبود. ولی برای همه مهم بود که چرا توی کماست. یک مشت حرف بیراه برایش درست کردند. هیچ‌کس به این فکر نکرد که چه کار می‌‌شود برایش کرد تا از کمای شایعات خلاص شود.»

سعید شهروز یکی از دوستان ناصر است. آن‌ها در آلبوم غزلک، آهنگ «گل یخ» را با هم اجرا کردند. آهنگی که کار ساختنش با عبداللهی بود.

سعید شهروز دربارة علت رفتن ناصر به بندرعباس می‌گوید: «چند وقتی ازش بی‌خبر بودم. شنیدم رفته بندر. باهاش تماس گرفتم، گفتم می‌ماندی تهران. می‌گفت دیگر برایم فرقی ندارد. آمده‌ام این‌جا که بمانم. ناصر یک جورهایی عرفانی فکر می‌کرد. توی موسیقی هم این‌جوری بود. جدیدا دلش با موسیقی هم نبود، دست و دلش به کار نمی‌رفت.»

چندین بار تماس ما با تلفن همراه فاطمه فهیمی همسر عبداللهی نتیجه نداد. نزدیک‌ترین کسی که توانستیم پیدا کنیم، رضا کریمی، مدیر برنامه‌های سابق او بود.

کریمی دربارة علت برگشتن ناصر به بندرعباس حرف می‌زند: «زادگاهش و شهرش بندرعباس بود. نیامده بود تهران که بماند. چند سالی این‌جا بود، بعد تصمیم گرفت برگردد. شاید آشناها و خانواده‌اش دوست داشتند آن‌جا بماند.

 این یک تصمیم خانوادگی بود، همین.» او کمی دربارة خلقیات همکار سابقش حرف می‌زند: «در خلوت خودم و خودش تمام این مسائل پیش‌بینی شده بود.»

کریمی مدعی است که ناصر عبداللهی از قبل دربارة مرگش حرف‌هایی می‌زده: «می‌گفت تا قبل از2008 من می‌روم، شماره پرواز من 9 است. (اشاره می‌کند به ماه آذر) ناصر می‌گفت من متولد سال سگ هستم و در همین سال هم خواهم رفت. در دی ماه که ماه تولدم هست هم من را به خاک می‌سپارند و همة این اتفاقات وقتی می‌افتد که باران می‌بارد.»

کریمی می‌گوید از روزی که ناصر در بیمارستان بستری شد تا روزی که رفت، باران قطع نشد. مدیر برنامة سابق عبداللهی اولین کسی است که حاضر می‌شود دربارة علت مرگ او صحبت کند: «بر اساس شنیده‌های ما و گواهی پزشکی قانونی، مرگ نه در اثر مسمومیت دارویی و نه نارسایی کلیه بوده. مرگ ناشی از ضرب و شتم است.»

کریمی خودش برگة گواهی پزشک قانونی را ندیده: «من خودم برگه را ندیدم ولی بدنش را زمانی که در آی‌سی‌یو بستری بود دیدم. خودم از نزدیک آثار ضرب و شتم را دیدم. ضربه به مغز، کلیه‌هایش را از کار انداخته بود.» او حتی مدعی است که چرایی این اتفاق در حال پیگیری است: «پیگیری‌های قانونی آغاز شده. رسیدن به این که چرا این اتفاق افتاد کار من نیست.»

این ادعایی بود که در روز مراسم تشییع ناصر عبداللهی، «محمد علی چاووشی»  رئیس صنف شرکت‌های تولید محصولات شنیداری آن را تأیید کرد: «ناصر، شهید اندیشة علوی است و حتما دستگاه‌های دست‌اندرکار به نمایندگی از این موج عاطفه به خون‌خواهی او برخواهند خاست.»

متن حرف‌های او را همان شب خبرگزاری فارس هم منتشر کرد. همة این‌ها در شرایطی بود که علی‌رغم سکوت پزشکان معالج، دکتر امیدوار رضایی، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس یک روز قبل از فوت ناصر عبداللهی ضمن بازبینی آزمایشات او علت به کما رفتن بیمار را ضربه خوردن اعلام کرد.

و.....

متاسفانه این ماجرا همچنان ادامه داره .

سریال چگونگی مرگ ناصر و اما به کجا ختم خواهد شد فقط خدا می دونه و بس. 



 برای مشاهده دیگر مطالب موجود در وبلاگ ناصریا با موضوع(نقل قول از منابع دیگر  ) بر روی همین لینک کلیک کنید   

 

   

هرگونه تکثیر یا کپی برداری از مطالب این سایت بدون ذکر منبع ممنوع می باشد 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چگونه در گروه ناصریا عضو شویم؟ 

    

 

موضوعات دیگر:  

 

  • مراسمها
  • مصاحبه با ناصرعبداللهی
  • مطالب نوشته شده توسط گل مینا
  • مصاحبه با نوید عبداللهی
  • عکسهای ناصرعبداللهی
  • و این بار او از ناصر می گوید
  • نقل قول از منابع دیگر
  • عضویت در گروه ناصریا
  • نقدوبررسی
  • یادمان
  • معرفی کتاب
  • مطالب نوشته شده توسط هومن
  • موسیقی
  • به سوی او
  • اخبار
  • دانلودوبرگردان آهنگهای بندرعباسی
  • نیک بیندیشیم
  • مناسبتهای خاص
  • دانلود فایل صوتی کنسرتهای ناصریا
  • دانلود آلبومهای ناصرعبداللهی
  • فال ترانه
  • حرفهای شما   

     

     

     

    برای بازگشت به صفحه اصلی کلیک کنید. 

     

  • نظرات 19 + ارسال نظر
    علی پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 14:54 http://p-m-c.tk

    سلام مینا خانم گل.

    خوب امیدوارم بتونیم آخره خوبی رو برای این ماجرا پیدا کنیم که لااقل همه بفهمن چی شده.... ولی .... سخته گل دختر . میدونی.... کاره زمان بریه ... ولی بازم با خدای ناصر...

    فدای تو . ناصریا

    لاله پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 15:53

    سلام آقای صادقی بدونن هیچکس پشت سر ناصر شایع نکرد(منظورم دوستا نش است که الان اسمشو میارن).ما فقط میخواهیم بدانیم به کدامین گناه؟فدات

    ... پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 15:58

    من یه پرنده غریبم من از نژاد آسمونم میون این همه ستاره من یه شهاب بی نشونم ...خدایا کمکم کن آروم شم دارم میمیرم از غصه ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

    فاطمه پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 16:14

    همان طوری که تا بود هیچ کس راز دل و غربت نگاهش را نفهمید حالا هم ..همه سرگردان و پریشانیم که چه شد رفت ...و فقط خدا داند و بس ..از خدا بخواهیم همه چی روشن بشه

    [ بدون نام ] پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:40

    می دونی چی عجیبه مینا هر چقدرم که می گذره از این ماجرا دل من آروم نمی شه رنگ زندگی برام عوض شده اصلا یه حال و هوای خاصی دارم وای چه آهنگیم گذاشتی ازش واقعا دلم می گیره این صدا رو می شنوم حیفففففففففففففف ناصریا حیف شددددددددددددددد

    سعید پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:42

    تو یه جا خوندم نوشته بود که کیفیت ماندگار در حد جهانیه و جز یکی از پر خرجترین البوم ها بوده حیف ناصر با این همه دقت و تلاش نموند و ندید موفقیت این البومشو

    سعید پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:45

    مقایسه و نقد چهار آلبوم از چهار خواننده ی سر شناس (ماندگار)
    http://p-m-c.blogfa.com/post-208.aspx

    m جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 00:40

    doostan har zaman ke az maraseme 40 khabari peyda kardin be man ham etela bedid ba tashakor

    هومن جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:54

    مینا جان خسته نباشید.
    باعث تاسف من شد زمانی که این متنو تو وبلاگ دوست خوبم سعید دیدم.
    درباره کار رضا صادقی که بندرعباسی خونده.
    آقا سعید وقایع رو تحریف نکن لطفان.این که اون کار بندرعباسی رضا صادقی ضعیف یا قویه در حد و اندازه ی شماست اما این که میای میگی رضا صادقی دوست نداره بندرعباسی بخونه.باید بهت بگه من سالها با رضا صادقی بودم.
    نمیگم دوست صمیمی رضا بودم اما حد اقل اندازه ی سنت کنسرتاشو رفتم .لا اقل تو بندرعباس.
    پس راجع به این نظر بده که کار ضعیف یا قویه نه اینکه قصه درست کنی برای چیزی که هیچ اطلاعی از اون نداری.
    امیدوارم متنی رو که نوشتی اصلاح کنی دوست من.

    هومن عزیز در رابطه با مطلب سعید خان لطفا توی وبلاگ خودشون نظر بدین من دلم نمی خواد اینجا تبدیل بشه به میدون جنگ . اما چون از دوستان خوب و دوستدار ناصر هستین این بار این پیغا م رد نمی کنم ممنون

    هومن جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:31

    سلام و خسته نباشید مینا جان
    ما که کماکان از روی دل فکر هم میکنیم.
    امیدوارم هرجه زودتر علت فوت ناصر عزیز مشخص بشه.
    درضمن امیدوارم روز به زور موفقتر بشی تو کار وبلاگ.

    sepideh جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:44

    واقعا این کابوس وحشتناک طولانی کی میخواهد تموم بشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    [ بدون نام ] جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:26

    امیدوارم که هر چه زودتر همه چیز مشخص بشه .

    نوشین جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:12 http://zenderooood.blogfa.com

    سلام خوبین ؟
    وای یدش گرامی .........

    اسمان همجون صفحه دل من
    روشن از جلوه های مهتاب اسی
    امشب از خواب خوش گریزانم
    که خیال تو خوشتر از خواب است

    خیره بر سایه های وحشی بید
    میخزم در سکون و بستر خویش
    باز دنبال نغمه ای دلخواه
    مینهم سر به روی دفتر خویش

    تن صدها ترانه میرقصد
    در بلور ظریف اوایم
    لذتی ناشناس و رویا رنگ
    میدود همچو خون در رگهایم
    چقدر حیف بود............

    پرند.... شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:05

    سلام به روح پاک ناصریا و دوستداران باوفای اون
    همیشه توی یاد و دلمون می مونی . نمی شه اون چه به صدای روح نواز تو مدیونیم رو به این آسونی فراموش کنیم و یا بدون اون چه به ما دادی زندگی کنیم . به خاطر همه چیز ممنون ،‌ناصریای عزیزمون............
    از مینای عزیز هم ممنون که این قدر خالصانه خاطره زیبای اون یگانه رو زنده نگه می داره برامون .
    موفق باشی نازنین

    سفیر کبیر شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:47 http://p-m-c.blogfa.com

    سلام مینا خانم .

    خوب اول بگم که ما این وبلاگ رو لینکیدیم. به احترام ناصر و شما. ولی شما هم ما رو بلینکید لطفا. حداقل به نام علی(ناصریا) . که موردی براتون پیش نیاد . آخه علی اولین و آخرین ناصریای اینترنته.

    البته باز هم با خود شماست. نظر شما به حق است .

    با احترام . سفیر کبیر

    ناصریا شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 13:06 http://p-m-c.blogfa.com

    سلام به همه ی دوستان.

    اول از عکس العملتون ممنونم. ولی دوستان لطف کنید به سعید جان گیرنگید.

    مسئولیت مطلب نوشته شده درسفیر درباره رضا صادقی به عهده ی نویسنده ی اون مطلب و بنده هستش.

    و با آگاهی نوشته شده و تغییر نمی کنه .. مگه اینکه کسی منو مجاب کنه ....

    هرکس فکر می کنه اشتباهه با ما در میون بزاره قطعا جواب می گیره...

    ما به حرفی که زدیم اعتقاد داریم و منتظر به چالش کشیدن تمام آلبوم ها هستیم .

    ناصریا.مدیریت سفیر

    ناصریا شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 13:09 http://p-m-c.blogfa.com

    حقیقتمطلباینه کهسعید جان به مالطفداره و اونمطلب ما رو خوندهو خوشش اومده و به شما لینک داده . نباید سعید رو کاری داشته باشید که.....

    اون مطلب کاره ماست .... سعید جان مرسی از لطفت.

    مینا خانم وظیفه این اطلاع رسانی و شفاف سازی با شماست ..../ ناصریا

    من به ان دوست عزیز هم تذکر دادم که نطر دادن در مورد مطلب وبلاگ شما در این وبلاگ صحیح نیست و اگر انتقادی و جود داره باید با مدیریت وبلاگ صاحب مطلب در میون گذاشته شه ان شا الله که همین طور باشه از این به بعد

    الهام شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 23:49

    سلام میناجان...مثل همیشه مطالب خوب و کامل...مینا من نمیتونم پستهای قدیم رو باز کنم فقط آخرین پست برام باز میشه میخوام ببینم اشکال از کجاست مخصوصا که من نبودم و چندتا از پستها رو جا انداختمو نخوندمشون...

    فکر می کنم مشکل از جانب شما باشه چون فکر می کنم دوستان دیگه مشکلی ندارند

    سعید یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:35

    عجب من فقط لینک . معرفی کردم همین !

    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد